Professional Documents
Culture Documents
بین حق و خلق
تأليف:
شيخ الإسالم ابن تيميه رحمه هللا
1
فهرست عناون
صفحه عنوان شماره
3 مقدمه 1
4 پیشگفتار 2
10 پيامبران واسطه تبليغ هستند 3
13 پيامبران منفعت جلب نميكنند 4
16 علماء وارث پيامبران هستند 5
16 انواع واسطههاي مردود 2و نادرست 6
20 شفاعت باطل و صحيح 7
22 مقدار اسباب 8
27 پيامبر توحيد 2را تحقق ميبخشد 9
29 اسباب مشروع 2و اسباب نامشروع2 10
2
مقدمه
إن الحمد هلل نحم ده ونس تعينه ونس تغفره ونع وذ باهلل من ش رور أنفس نا وس يئات أعمالنا من يه ده اهلل فهو المهت د،
ومن يضلل فال هادي له وأشهد أن ال إله إال اهلل وحده ال شريك له وأشهد أن محمدا عبده ورسوله.
اما بعد:
اينجانب مدت زيادي است كه با اين رساله آش22نا ش22ده و از آن مت22أثر گش22ته و مخصوص2ا ً تحت ت22أثير
عقايد توحيدي 2آن ق22رار گرفته ام؛ آن را بر يكي از مش22ايخ ص22وفي مس22لك عرضه داش22تم؛ ايش22ان در
حاشيهي اين رساله ،آنجا كه ابن تيميه سخن خداوند 2را در اثبات توحيد 2به عنوان شاهد بيان ميدارد+ :
[ _...زمر« .]38 :بگو :مالحظه كنيد كه آنچه به غير هللا ميپرستيد ،اگر هللا در حق من باليي خواسته
باشد ،آيا آنان بالگردانش هستند؟…»
نوشت كه ش22ما چه ميگوييد آنجا كه ق22وم 2موس22ي؛ به پيامبرش22ان ميگوين22د + :
[ _ ... اعراف« .]134 :اگر بال را از ما بگرداني ،به تو ايم2ان ميآوريم»
آيا مشرك شدند؟!
استدالل آن شيخ به اين آيه جاي تعجب است؛ كه جوابش چنين است:
اوالً :به دليل خو ِد كالم هللا تع22الي كه از زبانش22ان ب22ازگو ميكن22د _... + :آنها م22ؤمن
نبوده اند.
ثانياً :آن كافراني كه اين سخن را به موسي گفتند از او درخواست كردند 2كه از پروردگ22ارش بخواهد
تا عذاب را از آنها برطرف كند ،كه هللا تعالي ميفرمايد + :
[ _ اعراف« .]134 :و چون بال بر سرشان ميآمد
ميگفتند :براي ما از پروردگارت بخواه كه با پيماني كه با تو دارد [بر ما رحمت آورد]» .پس مالحظه
ميكنيم كه در خواست رفع عذاب را از موسي ننمودند2.
ثالثاً :آيهاي كه به دنبال آن ميآيد ،كالم شيخ را مردود نموده آن را باطل ميكند ،آنجا كه ميفرماي22د:
[ _ +اعراف« .]135 :آنگاه چون بال
را ،تا زماني 2كه به سر رساننده اش بودند از آن2ان برگردان22ديم» .اين آيه روشن ميكند كه كاشف ع22ذاب
فقط هللا ميباشد 2نه موسي2.
خالص22ه :اين رس22اله اگر چه از نظر حجم كوچك است ولي در معنا و توض22يح مطلب ،بسي ب22زرگ
است و در شناخت انواع واسطهها ،توس22ل ،توحيد 2و غ22يره بس22يار س22ودمند 2ميباش22د ،بن22ابراين در ص22دد
تجديد چاپ آن برآمديم 2و عناوين مناسبي 2برايش انتخ22اب ك22ردم تا خوانن22ده را بر فهم آن كمك نمايد و بر
روي جل22د ،گزي22دهاي از زن22دگينامهي 2ش22يخ اإلس22الم ابن تيميه را نگاش22تم و از هللا تع22الي ميخ22واهم 2كه
مسلمين را به وسيلهي آن نفع برساند و آن را عملي خالص براي خود قرار دهد.
محمد بن جميل زينو2
استاد دارالحديث خيريه در مكه مكرمه
3
پيشگفتار
إن الحمد هلل نحم ده ونس تعينه ونس تغفره ونع وذ باهلل من ش رور أنفس نا وس يئات أعمالنا من يه ده اهلل فهو المهت د،
ومن يضلل فال هادي له وأشهد أن ال إله إال اهلل وحده ال شريك له وأشهد أن محمدا عبده ورسوله اما بعد:
موض22وع واس22طه بين هللا تع22الي و مخلوق22ات ،بحث مهمي است كه اك22ثر مس22لمانان نس22بت به آن بي
اطالعند و با كمال تأسف آنچه را كه امروز شاهد آن هستيم ،نتيجه اين نا آگاهي است.
اگر قلبهايمان را متوجه هللا مينم22وديم و از ش22ريعتش 2پ22يروي ميك22رديم ،از نص22رت و ي22اري هللا
سبحانه و امدادهايي كه به ما وع22ده داده است مح22روم نميش22ديم ،چنانكه هللا تع22الي ميفرماي22د+ 2:
[ _ روم« .]47 :و ي22اري رس22اندن به مؤمن22ان حقي است كه بر
عهدهي ماست»[ _ + .محمد« .]7 :اگر [دين]
خ222دا را ي222اري دهيد ،ش222ما را ي222اري ميدهد و گامهايت222ان را اس222توار ميدارد + .»2
[ _ منافقون« .]8 :عزت ،خاص خداوند و پيامبر او و مؤمن22ان است».
[ _ +آل عمران.]139 :
«و سستي نورزيد و اندوهگين نباشيد چرا كه شما اگر مؤمن باشيد ،برتريد».
مردم در فهم واسطه بين حق و خلق يا به عبارتي ديگر بين هللا تعالي و بندگانش به سه گ22روه تقس22يم
شده اند:
.3دسته اول در صدد انكار اين موضوع برآمده اند كه هللا تعالي رسول هللا ص را تنها ب22راي تعليم
ش22ريعتش مبع22وث فرم22وده اس22ت؛ بلكه اين22ان ادعا دارند كه اين ش22ريعت ب22راي طبقهي ع22وام الن22اس
ميباشد ،لذا آن را علم ظاهري 2ناميده اند… در نتيجه ،در عبادتهايشان بر اوه22ام و خراف22اتي 2كه آن
را علم ب222اطني 2مينامند تكيه ك222رده اند و آن را [كشف و ش222هود] ميخوانن222د .كه اين ادعا در واقع
چيزي جز وسوسه هاي ابليس و شياطين نيست ،و وس22ائطي را كه به دعا ميخوانند 2با ابت22داييترين
مبادي اسالم مخالفت دارد .شعار معروف آنان در اين وادي ،اين است كه:
«حدثني قلبي عن ربي= قلب من از پروردگارم 2برايم سخن گفت».
آنها به اين دليل ،دانشمندان شريعت را مسخره ميكنند و از ايش22ان عيب و اي22راد ميگيرند كه علم و
دانش را سينه به سينه از مردگان كسب ميكنند ،اما خودش22ان علم و حكمت را بط22ور 2مس22تقيم از زن22دهي
پابرجا دريافت 2ميدارند ،و با اين ترفند 2بسياري از عوام را دچار فتنه كرده و به گم22راهي درافكن22ده اند
2الف ش22رع خداوند 2ش22ده اند كه در كتابهايش22ان 2به ثبت رس22يده است و بر اس22اس آن، و م22رتكب ام22ور مخِ 2
علماء حكم به تكف22ير آن22ان داده و به س22بب ارتدادش22ان ،ريختن خ22ون آنها را مب22اح اعالم ك22رده ان22د .آن22ان
نسبت به ابتداييترين اصل شريعت جاهلند يا اينكه خود را به نفهمي زده اند و آن اين است ك22ه :ه22ركس
به جز از آن طريقي كه خداوند 2بر پيامبرش 2ص نازل كرده است ،او را پرستش كند ،بدون چون و چرا
كافر ميشود؛ 2چنانكه هللا تع22الي ميفرماي22د + :
[ _نساء« .]65 :چنين نيست و سوگند به پروردگ22ارت كه ايم22ان نياورده اند مگر آنكه در اختالفي2
كه دارند تو را داور كنند ،آنگاه در آنچه داوري 2ك22ردي هيچ دلتنگي در خ22ود نيابند و به خ22وبي [به حكم
تو] گردن بگذارند.»2
بدينسان ش22يطان كارهايش22ان را زيبا جل22وه ميدهد تا به دش22مني با علم برخيزند 2و در ص22دد خ22اموش
كردن نور آن برآيند ،در نتيجه به درون چنين ظلمتي هبوط ميكنند كه همچون ت22وده ه22اي درهم پيچيده
تاريكي بر روي همديگر انباشته شده است ،پس به سبب پ22يروي از هواها و خياالت خ22ود كه به وس22يله
آن به پرستش هللا تعالي مشغول ميشوند 2از مسير ه22دايت منح22رف ميگردن22د 2.وض22عيت آن22ان را خداوند
اينگونه در قرآن بيان ميفرمايد + :
_
[کهف« .]105 2-103 :بگو :آيا از زيانكارترين انسانها آگاهت22ان ك22نيم؟ كس22اني كه كوشش آن22ان در راه
4
زندگي دنيا ،نقش بر آب شده است و ايشان چنين ميانگارند كه خود نيكو كردارند .اينان كس22اني هس22تند
كه آيات پروردگارشان و لقاي او را انكار كرده اند ،و علمشان تب22اه ش22ده ،ل22ذا روز 2قيامت وزني ب22راي
آنان قائل نيستيم» .همچ22نين اين گ22روه به چن22دين فرقه و مس22لك تقس22يم ش22ده اند و به س22بب دوري آنها از
منهج صراط المستقيم [راه كس22اني كه هللا تع22الي به ايش22ان نعمت عطا فرم22وده ،نه راه غضب ش22دگان و
سرانجام كليهي اين فرقه ها ِ2 گمراهان] برخي با بعضي ديگر به جنگ و ستيز و دشمني برخاسته اند كه
ِ ٍ ِ
آتش دوزخ ميباشد ،همانگونه كه رسول هللا ص از آن خبر داده اس22تَ « :س َت ْفتَ ِر ُق ُأ َّمتيْ َعلَى ثَاَل ث َو َس ْبع َ
ين
َص حابِي»« .1بزودي 2امت من ِ ِ ان وس بعو َن فِي النَّا ِر وو ِ
اح َدةٌ فِي ال ِ ِ ِ ِ
ْجنَّة َوه َي َمنْ ك ا َن َعلى مثل َما أَنَا َعلَْي ه َوأ ْ
َ ََ فرقة ث ْنتَ َ َ ْ ُ
به هفتاد و سه دسته تقسيم ميگردند ،هفت22اد و دو گ22روه از آنها درآتش دوزخ ج22اي ميگيرند 2و يك دس22ته
از ايش22ان وارد بهشت ميش22ود 2،و آن؛ كس22اني هس22تند كه بر راهي ق22رار 2دارند كه من و اص22حابم 2بر آن
قرار داريم».
دستهي دوم؛ در مورد موضوع واسطه زياده روي و اف2راط 2ك2رده و در فهم آن به خطا .2
رفته و اين مس22أله را بر چ22يزي كه قابل حمل نيست اطالق ك22رده ان22د ،ذات بزرگ22وار پيامبر ص و
انبياء و صالحان را واسطه قرار داده اند و بر اين باورند كه پروردگ22ار پ22اك و م22نزه هيچ عملي از
بندگان خود را نميپذيرد 2مگر اينكه اين واسطه ها در ميان خالق و مخلوق 2قرار گيرند و در درگ22اه
هللا تعالي وسيله تقرب آنان باشند ،حال آنكه خداون2د ،بس2يار بلن2دمرتبهتر 2و ش2أن او بسي عظيمتر از
تصورات سخيف آنان است .نعوذ 2باهلل آنها هللا تعالي را به چيزي توصيف 2ميكنند كه حتي پادشاهان
مستبد و ستمگر كه بر دروازه هاي كاخ خود دربان ق22رار داده اند و كسي نميتواند به نزدش22ان ب22ار
يابد ،مگر اينكه واسطه و پارتي 2داشته باشد ،دوست ندارند به آن توصيف شوند2.
چگونه اين اعتق222اد ن222اروا 2با اين س222خن خداوند 2س222ازگاري 2و تط222ابق 2دارد كه ميفرماي222د+ :
_
[بقره« .]186 :و چون بندگانم 2در بارهي من از تو پرسش كنند من نزديكم و چ22ون م22را بخوانند دع22اي
دعا كننده را اجابت ميكنم ،پس به فرمان من گردن نهند و به من ايم22ان آورن22د ،باشد كه راه يابند» .اين
آيهي كريمه اشاره دارد به اينكه تنها وسيله براي تقرب به هللا تع22الي ايم22ان ص22حيح و پس از آن عب22ادت
ذات مقدس او بر اساس آنچه تشريع فرموده است ،ميباش22د 2.و در آن ،عب22ادت را بر ايم22ان مق22دم داش22ته
است تا مردم را متوجه اهميت و جايگاه عمل صالح نمايد و اينكه براي رسيدن به رضاي 2پروردگ22ار 2و
ت [خالصانه] شرط ضروري است. جاي گرفتن در بهشت او ،عباد ِ
خداوند پاك و منزه وس2يله را در ق2رآن بيان فرم22وده اس22ت ،كه از آن قصد 2اط2اعت و عب2ادت ب22راي
ذاتش را نم22وده است و آن [طاع22ات] تنها وس22يلهاي است كه تو را به س22وي هللا تع22الي نزديك مينمايد 2و
درهاي فيض و رحمتش را به رويت ميگشايد و تو را به فضل خود در جنت جاي ميدهد+ :
[ _ مائده« .]35 :اي مؤمنان از هللا پروا كنيد و به او [توسل و] تقرب جوييد2
و در راه او جهاد كنيد ،باشد كه رستگار 2شويد».
هللا تعالي بيخبرا ِن نادان را كه بندگان صالح او را وسيله قرار 2ميدهند اس22تهزاء و ت22وبيخ مينماي22د،
چرا كه آن بندگان نيكوك22ار ،خ22ود با تمسك به وس22يله؛ كه هم22ان عب22ادت است به س22وي هللا تع22الي تق22رب
ميجويند 2و آنها خودش22ان به اين وس22يله نيازمند هس22تند ،و راهي جز اين برايش22ان در تق22رب جس22تن به
سوي او وجود 2ندارد ،همانگونه كه در كالمش ميخوانيم + :
[ _ اسراء« .]57 :كسانى كه [كافران] آنان را [به نيايش] مىخوانند،
[خ22ود] هر ك22دام كه نزديكترن22د 2،به س22وى پروردگارش22ان وس22يله [تق2رّب] مىجوين22د .و به رحمت او اميد
مىدارند و از عذابش بيمناكند 2.بىگمان بايد از عذاب پروردگارت 2بر حذر بود».
-ابوداود ،ترمذي ،نسائي ،ابن ماجه به سند صحيح اين حديث را از ابوهريره س روايت كرده اند. 1
5
با كمال تأسف آن غفلت زدگان براي تكيه كردن بر ذات آن واسطهها شتابانند 2و همين عامل؛ موجب
سستي و اهمال ورزيدنشان در انجام عمل ص22الح و ب22اعث ارتك22اب مح22ارم ميش22ود ،پدي22دهاي كه س22بب
انحطاط مسلمانان شده است ،آنان يا كالم پروردگارشان را فراموش 2كرده اند يا در برابر آن خ22ود را به
ناداني ميزنند و تجاهل ميكنن22د ،آنجا كه خط22اب به رس22ولش ص با وج22ود 2اينكه س22رور 2اوالد آدم است
ميفرمايد[ _ + 2:اعراف« .]188 :بگو كه :براي خود اختيار
سود و زياني 2ندارم».
و نيز اين حديث پيامبر 2ص آن هنگ22ام كه دخ22ترش ،جگر گوشه و ريح22انهي قلبش را م22ورد خط22اب
ك ِم ْن اللَّ ِه َش ْيئًا»« .1اي فاطمه دختر ت ِمن م الِي اَل أُ ْغنِي َع ْن ِ ِ ِ ٍ ِِ
ت ُم َح َّمدَ ،س ليني َما ش ْئ ْ َ
قرار ميدهد« :يا فَ ِ
اط َم ةُ بِْن َ َ
محم22د ،هر آنچه از م22ال من ميخ22واهي برگ22ير ،اما من نميت22وانم 2تو را در هيچ چ22يزي از هللا بينياز
ص َدقَ ٍة َجا ِريَ ٍة أ َْو ِعل ٍْم ٍ ِ ِ
ات اإْلِ نْ َسا ُن ا ْن َقطَ َع َع ْنهُ َع َملُ هُ إِالَّ م ْن ثَاَل ثَة إِالَّ م ْن َ
كنم» .نيز اين سخنش كه ميفرمايد« :إِذَا َم َ
ص الِ ٍح يَ ْدعُو لَهُ»« .2آنگاه كه انسان دار فاني را وداع ميگويد ،عملش قطع ميگردد 2مگر ٍ ِ
ُي ْنَت َف ُع بِ ه أ َْو َولَد َ
از سه راه ،صدقهاي كه اث22رش مان22دگار اس22ت ،علمي كه به م22ردم س22ود ميرس22اند و فرزند 2ص22الحي كه
برايش دعاي خير كند».
اگر س22ندي در نص22وص ش22رعي بر ع22دم ج22واز توسل به ذات انبياء و ص22الحان ،جز توسل عمر بن
خطاب به دعاي عباس و ترك توسل او به پيامبر ص نبود ،همين عملك22رد عمر بن خط22اب كه در مدينه
رخ داد براي ابطال عقايد اين فرقه كافي بود .و چه زيباست اين سخن امام اعظم كه ميفرمايد« 2:وأك ره
أن يسأل اهلل إال باهلل» «و ناپسند 2ميدانم كه جز به وسيله هللا از هللا درخواست شود».
همچنانكه اين مس22أله در ال22درالمختار 2و كتابه22اي 2ديگر حنفيان ذكر ش22ده اس22ت .اگر اتخ22اذ واس22طه و
توسل جستن به هللا از طريق 2ذاتهايي كه بيان كرديم رواست؛ ميبايست اك22ثر دعاه22اي ق22رآني و ح22ديثي
مقرون توسل به ذاتهاي ايشان باشد[ .حال آنكه قرآن و حديث خالف آن را ثابت ميكند].
.3در اين ميان از مسلمانان كس22اني وج22ود دارند كه از واس22طه بين حق و خلق اين فهم را دارند
كه واسطه مربوط 2به دريافت 2رسالت اس22ت ،و آن عب22ارت است از تبليغ پيام الهي و تعليم و ت22ربيت
بر مبناي آن ،و بزرگي 2و علو شأن و نهايت نياز بشري 2به آن را درك كرده اند ،لذا به سوي رسول
هللا ص شتافته تا او را به عنوان واسطهي بزرگ و وسيلهي عظيم براي دريافت 2شريعت برگيرند 2و
به وس22يله ن22ور وحي در طلب ه22دايت و روش22نايي 2برآين22د .پس آنها هم22انطور 2كه ق22رآن را م22ورد2
پژوهش قرار ميدهند زندگاني 2و س22نت او را ن22يز مطالعه و م2رور 2مينماين2د 2.اس2اس شعارش2ان در
اين عرصه ،نداي هللا تعالي است كه + :
[ _ مائده-15 :
« .]16آري نور و كتابي روشنگر 2از جانب خداوند به سوي شما آمده اس22ت .كه خداوند 2در پرت22وي2
آن كساني را كه از رضاي او پيروي كنند به راههاي امن و عافيت رهنمون ميگردد ،و آن2ان را به
توفيق 2خويش از تاريكيها 2به سوي روشنايي باز ميبرد 2و به راه راست هدايتشان ميكند».
اين دسته همان گروه نجات ي22افتهاي هس22تند كه ح22ديث قبلي آن را بيان فرم22ود و ايش22ان را به بهشت
بشارت داد.
در كم22ال ت22ألم و دردمن22دي 2بايد گفت :راه و مس22ير اين طايفه آكن22ده از خ22ار و خاش22اك و گرفت22اري و
مشكالت است ،زيرا اسالم راستين دوباره همچون عصر ظهورش غريب افتاد و اغلب مسلمانان از آن
فاص22له گرفتند و آن را با ب22دعتها و خياالت بي اس22اس معاوضه كردن22د .اين مص22يبت و بال دير زم22اني
است كه گريب22انگير 2مس22لمانان ش22ده است و وظيفهي مص22لحين در مقابل آن بس22يار 2مهم و ط22اقت فرسا2
6
ميباشد ،عمر بن عبدالعزيز /در اين راستا چنين ميفرمايد« :إننا نع الج أم راً ال يعين إال اهلل تع الی ،قد ف نی
فيه الكب ير ،وش اب الص غير ،وه اجر األع رابي ،يحس بونه دين اً ،وليس هو عند اهلل ب دين!!» «ما در صدد اصالح و
معالجه ام22ري هس22تيم كه بر آن جز هللا تع22الي ،م22ددكاري نيس22ت ،چه بسا بزرگ22ان در آن ف22اني ش22ده و
كودك22ان در آن ج22وان گش22ته و باديه نش22ين به خ22اطرش از م22أواي خ22ويش مه22اجرت ك22رده اس22ت ،كه به
تصور خود براي دين كوشيده اند حال آنكه آن در نزد هللا تعالي دين به حساب نميآمده».
چيز تازهاي در اين موضوع 2وج22ود ن22دارد ،چ22را كه رس22ول هللا ص از غ22ريب افت22ادن دين خ22بر داده
ود َك َما بَ َدأَ غَ ِريبًا فَطُ وبَى لِ ْلغَُربَ ِاء»« .1اسالم با غريبي آغاز است ،آنجا كه ميفرمايد« 2:بَ َدأَ اإْلِ ْساَل ُم غَ ِريبًا َو َس َيعُ ُ
شد و عن قريب به غ22ربت ب2از ميگ22ردد هم22انطور 2كه در ابت2دا غريبانه ش2روع 2ش2د ،پس خوشا به ح22ال
غريبان» .در روايت ديگ22ري كه ام22ام احمد و ابن ماجه آن را نقل ك22رده ان22د ،آم22ده است كه گفته ش22د :يا
ُّزاعُ ِم ْن الْ َقبَائِ ِل» اهل ح22ديث [غرب22ا] در ميان قبائل كه رسول هللا! ُغرباء چه كساني هستند؟ فرم22ود« :الن َّ
نزاع همان ُغربا است ،زيرا اهل حديث در آخر الزمان كم ميش22وند ،و در هر ق22بيلهاي جز يكي دو نفر
را نميتوان پيدا كرد ،و گاهي در ب22رخي قبائل ح22تي يك نفر را هم نمي ت22وان پيدا ك22رد .در رواي22تي 2كه
َّاس ِم ْن َب ْع ِدي ِم ْن امام ترمذي 2آن را حسن دانسته است ،چنين آمده« :طُ وبى لِ ْلغُرب ِاء الَّ ِذين ي ِ
ص ل ُحو َن َما أَفْ َس َد الن ُ
َُْ َ ََ
ُس نَّتِي» «خوشا به س22عادت غريب22ان ،كس22اني كه آنچه را م22ردم از س22نت من بعد از من تب22اه ميگردانن22د،
اصالح ك22رده و برپا ميدارند» .همچ22نين در رواي22تي 2كه ام22ام احمد آن را ص22حيح دانس22ته ،مي خ22وانيم؛
اس س ٍ
وء َكثِ ي ٍر َم ْن ِ هنگامي كه در مورد غريبان از رسول اللهص سؤال شد ،فرمود« :أُنَ اس ِ
ص ال ُحو َن في أُنَ ِ ُ ٌ َ
ص ي ِه ْم أَ ْك َث ُر ِم َّم ْن يُ ِطيعُ ُه ْم» «مردمان صالحي هستند كه در ميان انبوه مردم بد ق22رار 2دارن22د ،سركش22ان و ي ْع ِ
َ
گناهكاران آنها بيشتر 2از فرمانبرانشان 2است».
اين گروه در ميادين اصالحگري 2بسي كوشيده اند و مشعل دار حركت نهضت تجديد و احياي دي22ني
اسالم صحيح بازگردند2. ِ بوده اند تا اينكه مسلمانان از خواب غفلت بيدار شوند 2و به طرف
در خاتمه ب22راي مخالف22ان مفسد و خرابك22ار 2آنچه را كه هللا س22بحانه به هم مس22لك ه22اي آن22ان فرم22ود،
دوباره گوشزد كرده و اعالم ميكنيم + 2:
_
[ابراهیم« .]12 :و ما را چه ميشود كه بر خداوند 2توكل نكنيم و حال آنكه ما را به راه درستمان هدايت
ك222رده اس222ت ،و بر آزاري كه بر ما ميدهيد ش222كيبايي 2خ222واهيم ك222رد؛ و اهل توكل بايد كه بر هللا توكل
كنند».
حال رشته كالم را به شيخ اإلس22الم ابن تيميه /ميس22پاريم ،كه واس22طه را در اين رس22الهي ارزش22مند2
تشريح مينماي22د( 2:الواس22طة بين الحق والخلق) .س22زاوار است كه با آب طال نوش22ته ش22ود و مس22لمانان با
دقت نظر و ت22دبر به تأمل و م22رور 2آن همت گمارند 2تا از خ22واب گ22ران برخيزند و اس22باب توانمن22دي و
پيروزي 2و عظمت را دريابند و از پناه ب22ردن و تكيه و اعتم22اد ك22ردن بر مق22بره ه22اي انبياء و ص22الحان
دوري جويند 2و از مسح عتباتشان با حالت خشوع و ذلت و خواري پرهيز نمايند.
وص22لي 2هللا علي س22يدنا محمد معلم الخ22ير ،وعلي آله وص22حبه وس222لم وآخر دعوانا أن الحمد هلل رب
العالمين
7
+
[ _نمل.]59 :
«بگو سپاس خداوند 2را و سالم بر آن بندگاني كه ايش22ان را برگزي22ده اس22ت ،آيا هللا به22تر است يا آنچه
برايش شريك ميآورند؟»2
اين كت22اب در اصل من22اظرهي ميان دو نفر اس22ت ،كه يكي از آنها ميگوي22د 2:به ناچ22ار به يك واس22طه
ميان خ22ود و هللا تع22الي نيازمن22ديم ،بن22ابراين جز از اين طريق 2نميت22وانيم به س22وي او تق22رب و ن22زديكي2
جوييم.
پيامبران واسطه تبليغ هستند:
پاسخ :الحمد هلل رب العالمين .اگر مرادش از اين سخت اين است كه به ناچ22ار ما نيازمند 2يك واس22طه
هستيم كه دستور 2و شرع خداوند 2را به ما برساند 2اين باور حق است ،زيرا م22ردم نميدانند هللا تع22الي چه
چ22يزي را دوست دارد و م22ورد رض22ايتش اس22ت ،به چه ك22اري فرم22ان ميدهد و از چه ام22وري ب22از
ميدارد ،و از فضل و بخشش ذاتش چه نعمته22ايي 2به دوس22تانش م22ژده ميدهد و ن22يز چه نقمته22ايي از
عذابش را به دشمنان خود وعده ميدهد .عالوه بر اين م22ردم نميتوانند اس22مهاي نيك او و ص22فتهاي بلند
مرتبه اش را كه عقلها از ش22ناخت آن قاصر و عاجزند و مثاله22اي ديگ22ري 2از اين قبيل را جز در پرتو
راهنمايي هاي پيامبران كه خداوند 2ايشان را به سوي بندگانش ارسال فرموده است درك نمايند.
پس آنان كه به پيامبران ايمان آوردند و از ايشان پيروي كردند ،آنانند كه هدايت شده ان22د ،كس22اني كه
هللا آنان را به سوي خويش نزديك مينمايد و مقام و منزلتشان را باال مي برد و در دنيا و آخرت آنها را
مورد اكرام خود قرار ميدهد .اما مخالفان پيامبران ،ملعون و نفرين شده هستند ،آنان از پروردگارشان
گم شده و در پرده هاي گمراهي س22رگردان گش22ته ان22د ،چنانكه هللا تع22الي ميفرماي22د + :
[ _ اع22راف« .]36 2 -35 :اي
فرزندان آدم ،چون پيامبراني 2از خودت22ان به س22وي ش22ما آمدند و آي22ات م22را بر ش22ما خواندند[ 2بدانيد ك22ه]
كس2اني كه تق2وا ورزند 2و درس22تكاري پيشه كنند نه بيمي بر آنهاست و نه ان2دوهگين ش22وند .و كس2اني كه
آي2222ات ما را دروغ 2انگارند و در برابر آن تك2222بر ورزند اين2222ان دوزخي اند و جاودانه در آنند» .ن2222يز
ميفرمايد + 2:
[ _ طه« .]126 -123 :هركس كه رهنمود مرا پيروي كند ،نه گمراه شود و نه به رنج افتد
و هركس از ياد من دل بگرداند ،زندگاني او تنگ خواهد شد و او را روز قيامت نابينا برانگيزيم .گويد:
پروردگارا! چرا مرا نابينا برانگيختي حال آنكه من بينا بودم 2.فرمايد :بدينسان بود كه آي22ات ما ب22راي تو
آمد و آنها را فراموش كردي و به هم22ان گونه ام22روز فرام22وش 2ش22ده باشي» .ابن عب22اس ب ميفرماي22د2:
«باري تعالي براي كسي كه قرآن تالوت نمايد و به آنچه در آن آمده عمل كند ضمانت كرده است كه در
اين دنيا گمراه نشود 2و در آخ2رت به مش2قت و س2ختي دچ2ار نگ2ردد» خداوند 2در م2ورد 2دوزخيان چ2نين
ميفرمايد + 2:
[ _ ملک« .]9 2-8 :هرگاه كه گ22روهي در آن افكن22ده ش22وند ،نگهبان2انش 2از ايش22ان پرس22ند آيا
هشدار دهندهاي نزد شما نيامد؟ گويند :چرا ،هشدار دهندهاي نزد ما آمد ،آنگ22اه [او را] تك22ذيب ك22رديم 2و
گفتيم :خداوند 2چيزي فرو نفرستاده است ،شما جز در گمراهي بزرگ نيستيد.»2
8
همچنين ميفرمايد + :
[ _ زمر« .]71 :و كافران را گروه گروه به س22وي جهنم برانند تا
چون به نزديك آن رسند دره22ايش گش2وده ش22ود؛ و نگهبان22ان آن به ايش22ان گوين22د :آيا پيامبراني 2از ميان
خودتان به نزد شما نيامدند كه بر شما آيات پروردگارتان را ميخواندند ،و شما را از ديدار اين روزتان2
هشدار ميدادند؛ گويند :چرا ،ولي حكم عذاب بر كافران تحقق يافته است» .هللا تعالي ميفرمايد+ 2:
[ _ انعام« .]49 2-48 :و ما پيامبران را جز مژده آور و هشدار دهنده نميفرستيم آنگاه
كساني كه ايمان آورند 2و درستكاري 2كنند نه بيمي بر آنان است و نه اندوهگين ميشوند 2.و منكران آي22ات
ما به خاطر نافرمانيشان گرفتار 2عذاب گردند .»2در جاي ديگر ميفرمايد + 2:
[ _ نساء« .]165 2-163 :ما به تو
وحي فرستاديم همچنانكه به نوح و پيامبران بعد از او و ن22يز اب22راهيم و اس22ماعيل و اس22حاق و يعق22وب و
اسباط و عيسي و ايوب و يونس و ه22ارون و س22ليمان ن22يز وحي فرس22تاديم؛ و به داود زب22ور 2بخش22يديم .و
پيامبراني 2كه پيشتر 2داستان آنان را بر تو خوانده ايم و پيامبراني كه داستان آنان ر ابر تو نخوان22ده ايم؛ و
خداوند با موسي سخن گفت .پيامبراني 2مژده آور و هشدار دهنده تا بعد از پيامبران م22ردم را بر خداوند2
حج22تي نباشد» .ش22بيه اين آيه ها در ق22رآن ف22راوان اس22ت .و اين چ22يزي است كه تم22ام پ22يروان ادي22ان از
مس22لمانان گرفته تا يهودي22ان و مس22يحيان بر آن اتف22اق نظر دارند و همه آنها واس22طه ه22ايي ميان هللا و
بندگانش را اثبات ميكنند كه ايشان پيامبران هس2تند كس2اني كه از ط2رف 2هللا مبع2وث ش2دند تا فرم2ان و
خبرش را به مردم ابالغ كنند.
چنانكه ميفرمايد[ _ + 2:حج« .]75 :خداوند 2از ميان مالئكه
و مردم22ان پيامبراني بر ميگزيند» .بن22ابراين ه22ركس اين واس22طه ها را انك22ار نمايد به اجم22اع پ22يروان
اديان چنان شخصي كافر 2است.
س22ورههايي را كه هللا تع22الي در مكه ن22ازل فرم22ود مانند انع22ام و اع22راف و س22ورههايي كه با ح22روف2
مقطعه (الر)( ،حم)( ،طس) و ش22بيه آن آغ22از ميگردن22د ،در بر گيرن22دهي اص22ول دين از جمله ايم22ان به
هللا ،پيامبرانش ،و روز بازپسين هستند.
خداوند داس22تان ك22افراني 2را كه به تك22ذيب و انك22ار پيامبران پرداختند 2و ن22يز چگ22ونگي 2به هالكت
رساندن آنها و نصرت و ي2اري پيامبرانش 2و كس2اني كه ايم2ان آوردند را در ق2رآن بيان فرم2وده اس2ت.
چنانكه ميفرماي22د + 2:
_
[صافات« .]173 2-171 :و حكم ما در حق بن2دگان به رس2الت فرس2تاده م2ان از پيش معين ش2ده اس2ت.
ايشانند كه نصرت يافته گانند .و سپاه ماست كه ايشان پيروزند» .همچ22نين ميفرماي22د + 2:
[ _ غافر:
« .]51ما پيامبرانمان و مؤمنان را در زن22دگاني دنيا و روزي كه ش22اهدان به ش22هادت برخيزن22د ،ي22اري
ميكنيم».
پس بايس22تي از اين وس22يلهها ،اط22اعت و پ22يروي ش22ود و به ايش22ان اقت22دا ورزيد 2همچنانكه هللا تع22الي
ميفرمايد[ _ + 2:نساء« .]64 :و هيچ پيامبري
نفرس22تاديم 2مگر آنكه به توفيق 2الهي از او فرم22انبرداري ش22ود» + .
[ _نساء« .]80 :ه22ركس از پيامبر اط22اعت كند در حقيقت از هللا اط22اعت ك22رده است» + .
[ _ آل عمران« .]31 :بگ22و :اگر هللا را دوست
داريد از من پ222يروي 2كنيد تا هللا ن222يز ش222ما را دوست داش222ته باشد» + .
9
[ _اع22راف« .]157 :پس كس22اني كه به او ايم22ان آورده و او را گ22رامي داش22ته و ي22اري
كرده اند و از نوري كه همراه او نازل شده پيروي ميكنند ،اينانند كه رستگارند + .»2
[ _احزاب« .]21 :به راستي كه براي شما و براي كسي كه به هللا و روز 2بازپس22ين اميد [و ايم22ان]
دارد و هللا را بسيار ياد ميكند ،در رسول هللا سرمشق 2نيكويي هست».
پيامبران منفعت جلب نميكنند:
اما اگر مرادش از واسطه اين باشد كه از متوسل شدن به يك واسطه در بدست آوردن خير و منفعت
و دور نمودن ضرر و زيان گريزي 2نيست؛ بدينسان كه واسطهاي در رزق و روزي رساندن به بن22دگان
و ي22اري و ه22دايت ك22ردن آنها وج22ود 2داش22ته باشد كه نيازمن22ديهاي خ22ود را از طريق 2آن ميانجي از هللا
درخواست نمايند و براي برآورده شدن حاجاتشان به او مراجعه كنند ،اين عقيده در زم22رهي بزرگ22ترين
شركي قرار 2دارد كه هللا تعالي به سبب آن مش22ركان را تكف22ير ك22رد ،به خ22اطر اينكه آن22ان غ22ير هللا را به
عنوان سرپرست و شفيع گرفتند 2تا به واسطهي آنها خير و نيكي بدست آورند 2و از شر و زي22ان در ام22ان
بمانن22د ،درحاليكه ش22فاعت ب22راي كسي است كه هللا تع22الي اج22ازهي آن را در م22ورد وي مب22ذول فرماي22د2.
همچنانكه باري تعالي ميفرمايد + :
[ _ سجده« .]4 :خداوند 2كسي است كه آسمانها و زمين و م2ابين آنها را در شش روز
آفريد ،سپس بر عرش استوار ايستاد ،شما را جز او سرور 2و شفيعي نيست ،آيا پند نميگيريد»+ .
[ _ انعام« .]51 :و كساني را كه از محشور شدن به نزد پروردگارشان
انديشناكند 2به آن [ق22رآن] هش22دار ب22ده؛ كه غ22ير از او برايش22ان ي22اور 2و ش22فيعي نيست» + .
[ _ اسراء« .]57 2-56 :بگو :كسانى2
را كه به جاى او [معبود] مىپنداريد ،فرا خوانيد ،پس به گردان22دن باليى از ش22ما و نه تغيير دادن ،توانا
نيس22تند .2كس22انى كه [ك22افران] آن22ان را [به نيايش] مىخوانن22د[ ،خ22ود] هر ك22دام كه نزديكترن22د 2،به س22وى
پروردگارشان وسيله [تقرّب] مىجويند 2.و به رحمت او اميد مىدارند 2و از عذابش بيمناكند .بى گم22ان بايد
از عذاب پروردگارت بر حذر بود» + .
[ _ سبأ« .]23 2-22 :بگو:
كساني را كه بجز هللا (معبود خود) ميپنداريد ،بخوانيد كه همسنگ ذرهاي در آسمانها و زمين اختيار و
دست ندارند ،و در [اداره و آفرينش آنها] ايشان را شراكتي 2نيست ،و او [هللا] را از ميان آنان پشتيباني2
نيست .و شفاعت نزد او سودي ندهد مگر در بارهي كسي كه براي او اجازه دهد».
گروهي از علماي سلف فرموده اند :اقوامي ،مس22يح و ْعزير و مالئكه را به دعا ميخواندند و ب22راي
برآورده شدن حاجاتشان به آنها متوسل ميشدند 2.پس هللا تعالي بيان فرم22وده است كه مالئكه و پيامبران
توانايي و اختيار داشتن ضرر 2و زيان از روي 2آنان را ندارند 2و نميتوانند آن را تغيير دهند و برگردانند
بلكه ايش22ان خ22ود به هللا تق22رب ميجويند 2و به رحمتش اميدوارند 2و از ع22ذاب پروردگارش22ان در بيم و
هراس هستند.
هللا تعالي ميفرمايد + 2:
[ _آل عمران« .]80 2-79 :هيچ بشري 2را نرسد كه خداوند به او كتاب و حكمت و نبوت داده باشد،
سپس به مردمان بگويد :به جاي [آنكه بندگان] خداوند [باشيد] بندگان من باشيد ،بلكه [بايد بگويد ]:ش22ما
كه كت22اب آس22ماني را آم22وزش داده و آم22وزش يافته اي22د ،عالم22ان رب22اني باش22يد .به ش22ما دس22تور ندهد كه
10
مالئكه و پيامبران را به خ22دايي برگيري222د ،آيا پس از آنكه مس222لمان گش222ته ايد ش222ما را به كفر فرم22ان
ميدهد؟»
پروردگار پاك و منزه در اين آيه فرموده است كه به ارباب گرفتن مالئكه و پيامبران كفر است ،پس
ه22ركس فرش22تگان 2و پيامبران را واس22طه ق22رار دهد و از ايش22ان درخواست 2كند و بر آنها توكل نمايد و
بخواهد س2ود و منفعت به وي برس22انند و ض2رر 2و زي22ان از او دور كنن22د ،مثالً از آنها بخشش گناه2ان و
هدايت قلبها و گشوده شدن گره مشكالت و رفع نيازمنديهايشان را طلب نمايد چنين شخصي 2به اجم22اع
مسلمانان كافر است.
چنانكه هللا تعالي ميفرمايد + :
[ _ انبیاء« .]29 2-26 :و گفتند كه :خداوند رحمان فرزندي 2برگزي22ده؛ م22نزه است او،
بلكه آنان [مالئكه] بندگاني گرامي اند .در سخن بر او پيش دستي نكنند و آنان به فرمان او كار كنن22د .او
گذشته و آينده شان را ميداند و [مالئكه] شفاعت نميكنند مگر براي كسي كه [هللا] از او خشنود 2باش22د،
و ايشان از خوف و خشيت او بيمناكند .و هركس از آنان كه گويد :من معبودي 2به ج22اي او هس22تم ،جهنم
را جزاي او ميگردانيم؛ بدينسان ستمگران [مشرك] را جزا ميدهيم + .»2
[ _ نساء« .]172 :مسيح و مالئكه هاي مق22رب
هرگز ابا ندارند 2از اينكه بندهي خداوند باشند؛ آنان كه از پرستش او ابا دارند و كبر ميورزند به زودي
همگي آنان را [براي حسابرسي] نزد خويش گرد ميآورد» + .
[ _ مریم-88 :
« .]95و ادعا كردند كه خ22داي رحم22ان فرزن22دي برگزي22ده اس22ت .به راس22تي 2كه ادع22اي ش22گرفي پيش
آورديد .نزديك 2است كه آسمانها از [ناروايي] آن پاره پاره شوند 2و زمين بشكافد و كوهها خرد شده ف22رو
ريزند .از اينكه براي خداوند رحمان فرزندي 2قائل ش22دند .و س22زاوار 2نيست كه خداوند رحم22ان فرزن22دي2
برگزيند 2جز اين نيست كه هر موج222ودي 2كه در آس222مانها و زمين است بن222ده وار سر به درگ222اه خ222داي
رحمان فرود 2ميآورد .براس2تي 2كه همه را ش2ماره ك2رده و حس2اب همگيش2ان را دارد و همگيش2ان روز2
قيامت يكه و تنها به ن22زد او آيند» + .
[ _ یونس« .]18 :و غير
از هللا چيزي را ميپرستند 2كه نه زياني به آنها ميرساند و نه سودي؛ و ميگويند :اينان ش22فيعان ما ن22زد
هللا هستند؛ بگو :آيا خداوند 2را به چيزي كه در آسمانها و زمين به آن علم ندارد آگاهي ميدهيد؟ او پ22اك
و م22نزه است از آنچه ش22ريك او ق22رار 2ميدهند» + .
_
[نجم« .]26 :و چه بس22يار 2مالئكه در آسمانهاست 2كه ش22فاعت آن22ان س22ودي ن22دارد ،مگر پس از آنكه هللا
براي كسي كه بخواهد و بپسندد ،اج22ازه دهد»_ + .
[بقره« .]255 :كيست كه در نزد او جز به اذن او به شفاعت برخيزد + .»2
[ _ یونس« .]107 :و اگر
هللا بخواهد بالئي به تو برس22اند بازدارن22دهاي جز خ22ود او ب22راي آن وج22ود 2ن22دارد؛ و اگر خ22يري ب22رايت
بخواهد ،فضل او بازدارندهاي ندارد» + .
[ _ فاطر« .]2 :هر رحمتي كه هللا در حق مردم گشاده
س22ازد ،بازدارن22دهاي ن22دارد ،و هر آنچه ف22رو 2بن22دد ،گش22ايندهاي جز او ن22دارد» + .
_
11
[زم22ر« .]38 :بگ22و :مالحظه كنيد كه آنچه را كه به غ22ير هللا ميپرس22تيد ،اگر خداوند در حق من بالئي
خواسته باشد ،آيا آنان بالگردانش 2هستند؟ يا اگر در حق من خ22يري خواس22ته باش22د ،آيا آن22ان بازدارن22دهي
رحمت او هستند؟ بگو :هللا مرا كافي است ،كه اهل توكل بر او توكل ميكنند.»2
در توضيح اين موضوع آيه هاي بسياري 2شبيه موارد ذكر شده در قرآن مجيد وجود 2دارد.
علماء وارث پيامبران هستند:
هركس قائل به اين باشد كه غير پيامبران ،مانند بزرگان علم و دين واسطهي بين پيامبر 2و امتش در
رساندن پيام الهي هستند كه به امت علم آموزش ميدهند و آنها را تربيت ميكنند و به ايش22ان اقت22دا نمايد
در آن صورت است كه بر طريق 2صحيح گام برميدارد2.
آنها كس22اني هس22تند كه هرگ22اه بر ام22ري اجم22اع كنن22د ،اجماعش22ان حجت قطعي 2است كه بر گم22راهي
اجتم22اع نميكنند و چنانكه در ك22اري دچ22ار كش22مكش و ن22زاع گردن22د ،آن را به هللا (كت22اب) و رس22ولش
(سنت) رجوع 2ميدهند .زيرا بطور كلي هيچ ف22ردي از ايش22ان مص22ون از لغ22زش و خطا نيست بلكه هر
ف22ردي 2از م22ردم جز رس22ول اللهص س22خنش پذيرفته يا رد ش22دني اس22ت .هم22انطور كه رس22ول هللا ص
َخ َذ بِ َح ٍّ ِ ِ ِ ِ ِ ِ
ظ َخ َذهُ أ َ
ْم فَ َم ْن أ َ
َم ُي َو ِّرثُ وا دينَ ًارا َواَل د ْر َه ًما َو َّرثُ وا الْعل َ اء َو َرثَ ةُ اأْل َنْبيَ اء َوإِ َّن اأْل َنْبيَ َ
اء ل ْ ميفرمايد« 2:إِ َّن الْعُلَ َم َ
َوافِ ٍر»« .1همانا علماء وارثان انبياء هستند و پيامبران هيچ درهم و ديناري به ارث نگذاش22تند 2بلكه پس از
خود علم به ميراث گذاشتند هركس آن را بگيرد به فضل عظيمي دست يافته است».
و ه222ركس در ص222دد اثب222ات ايش222ان به عن222وان يك واس222طه بين هللا و مخلوق222اتش 2برآيد و آنها را به
دربانه22ايي 2تش22بيه نمايد كه ميان پادش22اه و رعيتش ق22رار 2ميگيرند بر وجهي كه آنها كس22اني هس22تند كه
نيازمنديهاي بندگان خداوند را به س22وي او عرضه ميدارند و هللا تع22الي بن22دگان خ22ود را با ميانجيگري
آنها به راه راست ميآورد 2و روزيشان ميدهد .لذا مردم از ايشان درخواست 2نياز ميكنند و آنها ن22يز از
هللا تقاض22اي اج22ابت مينماين22د .هم22انطور 2كه واس22طه ها در ن22زد پادش22اهان به س22بب نزديكيش22ان از آنها
درخواست برآورده كردن حاجتهاي 2مردم را نم22وده و م22ردم ن22يز مؤدبانه از آنها خ22واهش ميكنند كه به
طور مستقيم در باره تقاضايشان با پادشاه وارد سخن ش22وند ،يا اينكه اگر نيازش22ان را از طريق 2واس22طه
به پادش2اه برس2انند مفيدتر واقع ش2ود ،زي2را آن2ان از درخواست كنن2دهي حاج2ات به پادش2اه مقربترن2د،
بن22ابراين هر شخصي 2ايش22ان (پيامبران و بزرگ22ان علم و دين) را به اين ص22ورت 2واس22طه بداند و به آن
اعتقاد داشته باشد ،چنين فردي ك22افر و مش22رك است و واجب است از او درخواست 2ش22ود كه توبه كن22د،
پس اگر توبه ك22رد رها ميش22ود 2و گرنه كش22ته ،چ22را كه آن تش22بيه آورن22دگان ب22راي هللا ،خ22الق را به
مخلوقات تشبه ميكنند 2و براي هللا نظير و مثل و مانند قرار ميدهند.
انواع واسطه هاي مردود و نادرست:
اگر اين فتوا آنان را كفايت و قانع نميكند 2در قرآن كريم داليل زيادي 2در اثب22ات نادرس22تي 2اين عقيده
وارد ش22ده اس22ت .واس22طه ه22ايي كه ميان پادش22اهان و م22ردم ق22رار 2ميگيرند به يكي از سه ش22كل زير
ميباشد:
شكل نخست :براي باخبر كردن ايشان از اوضاع 2و احوال مردم در مورد 2چيزهايي كه .1
از آن بيخبرند و نميدانن22د ،و اگر كسي بگوي22د :همانا خداوند اح22وال بن22دگان خ22ود را نميداند مگر
اينكه در مورد 2آن بعضي از مالئكه يا پيامبران به او خبر دهن22د؛ چ22نين ف2ردي 2ك2افر 2اس2ت ،چ22را كه
پروردگار پاك و منزه اس22رار ناپيدا و نه22ان را ميدان22د ،و هيچ امر پوش22يدهاي نه در زمين و نه در
آسمان از او پنهان نميماند و او شنوا و بيناست .او بانگ و غوغاي صداها را هر چند از زبانه22اي
گوناگون و بر حسب نيازهاي مختلف باشد ميشنود ،ش2نيدن ص2دايي 2او را از ش2نيدن ص2دايي ديگر
غافل نميگرداند 2و مسائل بر او مشتبه نميشود 2و پافشاري هيچ اصراركنندهاي م22وجب محقق ش22دن
امري از سوي او نميگردد2.
-ابوداود و غير او اين حديث شريف را به سند حسن روايت كرده اند. 1
12
شكل دوم :اينكه پادشاه از تدبير امور مربوط 2به رعيت خود و دفع دشمنانش درمانده و .2
ن22اتوان باشد مگر اينكه ي22اري دهن22دگاني وي را در آن ام22ور ي22اري كنن22د .بن22ابراين پادش22اه به دليل
ناتوانياش از داشتن ياران و پشتيبانان ناگزير 2اس22ت .ح22ال آنكه ذات مق22دس او از سس22تي و ن22اتواني
منزه است .همچنانكه ميفرمايد + :
[ _ س22بأ« .]22 :بگ22و :كس22اني 2را كه بجز هللا (معب22ود خ22ود) ميپنداري22د،
بخوانيد كه همسنگ ذرهاي در آسمانها و زمين اختيار و دست ندارند ،و در [اداره و آف22رينش 2آنه22ا]
ايشان را شراكتي نيست ،و او [هللا] را از ميان آن22ان پش22تيباني نيست» .و اين آيه مبارك22ه+ :
_
[اسراء« .]111 :و بگو :سپاس خداوندي كه نه فرزندي 2برگزيده و نه در فرمانروايي 2شريكي 2دارد
و نه از سر ناچ22اري دوس22تي دارد؛ و او را چنانكه بايد و ش22ايد ب22زرگ بش22مار .»2هللا آفرينن22ده و
پرورش دهنده و صاحب اختيار هر آنچه از اس22بابهايي 2است كه در جه22ان وج22ود دارن22د ،پس او از
هر چيزي غ22ير از ذات پ22اكش بينياز 2است و هر آنچه غ22ير اوست فق22ير نيازمند 2درگ22اهش هس22تند،
برخالف پادشاهان كه محت22اج و نيازمند پش22تيبانان خ22ويش هس22تند و در حقيقت آن22ان شريكانش22ان در
فرم22انروايي 2و مملكت داري هس22تند ،ولي خداوند 2هيچ ش22ريكي در ملك و فروان22روايي 2ن22دارد ،بلكه
هيچ معبودي جز هللا وجود ندارد ،يگانهي بي شريك اس22ت ،ملك و فرم22انروايي از آ ِن اوست و حمد
و ثنا تنها او را سزد .و او بر هر چيزي تواناست.
ش كل س وم :اينكه پادش22اه قصد فاي22ده رس22اندن و نيكي ك22ردن و بخش22ندگي 2به رعيت را .3
نداشته باشد مگر به وسيله يك عامل تحريك كننده خارجي ،به انجام دادن آن وادار شود .پس هرگ22اه
شخصي تقاضاي خود را از طريق 2كسي كه پادشاه را اندرز 2ميدهد و او را اك22رام ميدارد عرضه
ب2دارد يا اينكه كسي او را ب2راي ب2رآوردن نيازش س2فارش كند كه پادش2اه بخ2اطر بيم و اميد از وي
اراده اش تحريك ش22ود و او را وادار به ب22رآورده ك22ردن نيازمن22دي 2ه22اي رعيتش نماي22د ،كه در اين
واع22ظ راهنما در قلبش ايج22اد ِ ص22ورت يا به خ22اطر تم22ايلي است كه در اثر س22خنان ان22درزگوي 2و
ميشود يا به سبب رغبت و يا ترسي است كه از سخن سفارش كنن22ده در دلش به وج22ود ميآي22د .در
حاليكه هللا تعالي پرورش دهنده و فرمانراي 2حقيقي هر چيزي است و مهر او نس22بت به بن22دگانش از
2ر م22ادر به فرزن22دش بسي فزونتر 2اس22ت ،تم22ام اش22ياء تحت مش22يت او ق22رار 2دارن22د ،هر آنچه را مهِ 2
بخواهد تحقق ميپ22ذيرد 2و آنچه را نخواهد هرگز به وج22ود نميآي22د ،و هرگ22اه ب22رخي از بن22دگان به
بعضي ديگر سود و منفعت برسانند 2او سبب شده است كه اين عمل زيبا جلوه كند و به آن اق22دام كنند
و ب22راي وي به دعا و ش22فاعت بر ميخيزند 2و كاره22اي 2ديگر از اين قبيل انج22ام دهن22د ،بن22ابراين هللا
دع222وتگر ش222فاعت
ِ كسي است كه تم222ام اينها را خلق مينمايد و اوست كه در قلب اين نيكوك222ارا ِن
شفاعت كنندهي اراده نيكوكاري 2و دعا و شفاعت را خلق و ايجاد ميكن22د .ج22ايز و روا نيست كه در
جهان كسي وجود داشته باشد هللا را بر خالف اراده خ22ويش به ام22ري وادار نمايد يا چ22يزي را به او
ياد دهد كه از آن اطالع و خبر نداشته باشد ،يا شخصي موجود 2باشد كه هللا به وي اميدوار يا از وي
هراسان باشد .به همين دليل است كه پيامبر ص ميفرمايد« :اَل يَقُولَ َّن أَ َح ُد ُك ْم اللَّهُ َّم ا ْغفِرْ لِي إِ ْن ِش ْ 2ئتَ
22رهَ لَهُ»« .1به تأكيد هيچ ف22ردي 2از ش22ما نگوي22د: ْ22ز ْم ْال َم ْس22أَلَةَ فَإِنَّهُ اَل ُم ْك ِ
اللَّهُ َّم ارْ َح ْمنِي 2إِ ْن ِشْ 22ئتَ لِيَع ِ
پروردگ22ارا 2اگر خواس22تي م22را ببخش و چ22ون خواس22تي به من رحم كن .تا اينكه آن درخواست 2را
محقق سازد زيرا براي هللا هيچ اكراه كنندهاي وجود ندارد».
شفاعت كنندگاني 2كه در نزد او به ش22فاعت برميخيزن22د؛ جز با كسب و اج22ازه او ش22فاعت نميكنن22د،
همانطور 2كه ميفرمايد[ _ + :بقره« .]255 :كيست كه
در نزد او جز به اذن او به شفاعت برخيزد .»2در آيه ديگري ميخ2وانيم + :
[ _انبیاء« .]28 :و شفاعت نميكنند 2مگر ب2راي كسي كه [هللا] از او خش2نود باشد» .همچ2نين
13
ميفرمايد + 2:
[ _ سبأ« .]23 2-22 :بگو :كساني 2را كه بجز هللا
(معبود خود) ميپنداريد ،بخوانيد كه همس22نگ ذرهاي در آس22مانها و زمين اختيار و دست ندارن22د ،و در
[اداره و آفرينش 2آنها] ايشان را شراكتي نيست ،و او [هللا] را از ميان آنان پش22تيباني نيس22ت .و ش22فاعت
نزد او سودي 2ندهد مگر در بارهي كسي كه براي او اجازه دهد».
پس اين موض22وع روشن شد كه همانا هركسي به غ22ير از هللا به دعا خوان22ده ش22ود ،نه داراي ملك و
فرمانروايي 2است و نه شريك در آن و نه او پشتيبان بر آن باش22د ،و همانا شفاعتش22ان ن22يز س22ودي نبخشد
مگر در م22ورد 2كسي كه هللا در م22ورد 2اج22ازه بده22د .و اين درست ب22رخالف پادش22اهان اس22ت ،چ22را كه
شفاعت كننده در نزد آنان ،گاهي داراي ملك و فرمانروايي است ،گاهي نيز در ملك شريك ايشان است،
گاهي هم براي حفظ و حراست از ملك پشتيبان و ياريگر 2آنان است.
آنان در نزد پادشاهان بدون كسب اجازه از ملوك براي آنها و غير ايشان به ش22فاعت برميخيزن22د ،و
پادشاه ن22يز گ22اه به خ22اطر نيازمن22دي 2و احتياجش به آنها شفاعتش22ان را ميپ22ذيرد 2و يا به خ22اطر ت22رس و
هراس از آنان ،گاهي هم براي دادن پاداش به خوبيهايشان و رعايت حال آنها ،آن را قبول ميكند.
به همين دليل است كه او ش22فاعت و ميانجيگري 2زن و فرزن22دش را ميپ22ذيرد ،چ22را كه او به زن و
اثر آن دچار آسيب و ض22رر فرزندش 2نيازمند است زيرا اگر همسر و فرزندش از او روي 2بگردانند در ِ
ميگ22ردد 2.و به اين خ22اطر ش22فاعت زيردس22تانش 2را ميپ22ذيرد ،زي22را اگر از قب22ول آن خ22ودداري كن22د،
ميترسد كه از او اطاعت نكنند ،يا در جهت ضرر 2و زيان رساندن به او قدم بردارند ،بنابراين ش22فاعت
برخي از بندگان ب2راي بعضي ديگر به ط2ور 2ع2ام از اين س2نخ و به اين ش2كل ميباش2د .پس هيچ اح2دي
ت ديگري 2را نميپذيرد مگر به خاطر اميدواري به آن يا ترس از آن .ح22ال آنكه هللا تع22الي به كسي شفاع ِ
اميدوار و از هيچ كسي بيم ندارد ،و به احدي نيازمند و محتاج نيست ،بلكه تنها او بينياز 2و غني اس22ت.
هللا تعالي در اين باره چنين ميفرمايد + 2:
_
[یونس« .]68 2 -66 :بدانيد كه ه22ركس كه در آس22مانها و ه22ركس كه در زمين اس22ت ،ملك و مطيع هللا
است؛ و كس22اني كه غ22ير از هللا را به دعا ميخوانن22د ،در حقيقت از ش22ريكاني كه قائلند پ22يروي 2نميكنند
مگر از پندار؛ و كاري جز بر س22اختن ندارن22د 2.او كسي است كه شب را ب22راي ش22ما آفريد تا در آن آرام
گيريد و روز 2را چشم ان22دازي روشن س22اخت ،در اين عبرتهاست ب22راي گ22روهي 2است كه گ22وش ش22نوا
دارند .گفتند :هللا فرزندي برگزيده است ،او منزه اس22ت؛ او بي نياز اس22ت؛ او راست آنچه در آس22مانها و
آنچه در زمين است».
مشركان شفيعاني را كه برگرفته اند همانگونه به حساب ميآورند 2كه در زندگي دنيوي 2از آن فهميده
اند و انتظار نفع و ضرر از آنها را دارند ،حال اينكه هللا تعالي ميفرمايد + :
[ _یونس« .]18 :و غير از هللا چيزي را ميپرس2تند 2كه نه زي2اني به آنها ميرس2اند و نه س2ودي؛ و
ميگويند :اينان شفيعان ما نزد هللا هستند؛ بگو :آيا خداوند را به چيزي كه در آس2مانها و زمين به آن علم
ندارد آگاهي ميدهيد؟ او پاك و منزه است از آنچه شريك او قرار 2ميدهند» .و ب22اري تع22الي ميفرماي22د:
+
[ _ احقاف« .]28 :پس چرا كساني كه به غير از هللا
به پرستششان گرفته بودند ،كه مايهي تقربشان شود ،يعني آن معبودها ياريشان ندادن22د؟ بلكه از ديد آن22ان
گم شدند؛ و اين است افتراي 2ايشان و آنچه برميساختند» .از مشركان چنين خبر ميدهد كه آن22ان گفتن22د:
[ _ +زم22ر« .]3 :آن22ان را جز ب22راي اين
نميپرس222تيم 2كه ما را با تق222ربي به هللا نزديك گردانند» .همچ222نين ميفرماي222د + 2:
14
[ _ آل عمران« .]80 :و به شما دستور ندهد كه مالئكه و پيامبران را به خدايي برگيريد
آيا پس از آنكه مسلمان گشته ايد شما را به كفر فرمان ميدهد؟»
شفاعت باطل و صحيح:
هللا تع22الي مي فرماي22د + 2:
[ _ اس2راء« .]57 2-56 :بگ2و :كس2انى را كه به ج2اى او [معب2ود] مىپنداري2د 2،ف2را
خوانيد ،پس به گرداندن باليى از ش22ما و نه تغيير دادن ،توانا نيس22تند .كس22انى كه [ك22افران] آن22ان را [به
نيايش] مىخوانند[ ،خود] هر كدام كه نزديكترند ،به سوى پروردگارشان وس22يله [تق 2رّب] مىجوين22د .و به
رحمت او اميد مىدارند 2و از عذابش بيمناكند .بى گمان بايد از عذاب پروردگارت بر ح22ذر ب22ود» .ب22اري
تعالي ما را از اين آگاه كرده است كه كسانيكه غير هللا به دعا و فري22اد خوان22ده ش22وند ،توان22ايي برط22رف
ك22ردن ض22رر 2و زي22ان و برگردان22دن آن را ندارن22د ،بلكه آنها خ22ود به رحمت هللا اميدوارند و از ع22ذابش
ميترسند ،و به سوي او تق2رب ميجوين22د ،همچ22نين پروردگ2ار پ22اك و م2نزه آنچه را مالئكه و پيامبران
قادر به انجامش هستند به جز ش22فاعت به اذن و اج22ازهي او را نفي ميكن22د .و ش22فاعت هم22ان دعاست و
هيچ شكي در اين نيست كه دعاي بعضي از مردم براي برخي ديگر سودمند 2است ،و هللا تعالي به انجام
دادن آن فرمان داده است.
ليكن دعاكنن22دهي ش22افع حق ن22دارد ب22راي كسي دعا و ش22فاعت كند مگر پس از اذن هللا در م22ورد آن،
همچنين از شفاعتي كه از آن نهي شده خودداري ميكند ،مانند شفاعت براي مشركان و دع22اي مغف22رت
برايش22ان .هللا تع222الي در اين م222ورد ميفرماي22د + 2:
[ _ توبه« .]114 2-113 :سزاوار 2نيست
كه پيامبر 2و مؤمنان براي مشركان ،هرچند خويش22اوند 2باش22ند پس از آنكه برايش22ان آش22كار ش22ده است كه
آنان دوزخي اند ،آمرزش بخواهند 2.و آمرزش خواهي ابراهيم براي پدرش جز به خ22اطر وع22دهاي نب22ود
كه به او داده بود؛ پس آنگ22اه كه بر او آش22كار شد كه او دش22من خداس22ت ،از او ب22ري و بركن22ار 2شد» .هللا
تعالي در حق منافقان ميفرمايد + :
[ _ من22افقون« .]6 :در حق آن22ان يكس22ان است چه برايشا آم22رزش بخ22واهي يا
نخواهي هرگز خداوند آنان را نخواهد آمرزيد».
در حديث صحيح ثبت ش22ده است كه هللا تع22الي پيامبرش 2ص را از طلب مغف22رت ب22راي مش22ركان و
منافق22ان نهي ك22رده و اعالم فرم22وده است كه براس22تي او آن22ان را نميبخش22د 2.همانگونه كه در كالمش
ميفرمايد[ _ + 2:نساء:
[« .]48بدانيد كه] هللا اين [گناه] را كه برايش ش22ريك قائل ش22وند ،نميبخشد 2و هر گن22اهي را كه فروتر2
از آن باشد ،براي كسي كه بخواهد ميبخشد» .و ميفرمايد + 2:
[ _توبه« .]84 :و هرگز بر هيچ يك از آنان هنگامي كه درگذشت ،نم22از مخ22وان و بر سر گ22ور او
مايست؛ چرا كه اينان به خداوند و پيامبر او كفر ورزيده اند و در نافرم22اني 2م22رده اند» .همچ22نين ب22اري
تعالي ميفرمايد_ + :
[اع22راف« .]55 :پروردگارت22ان را به زاري و پنه22اني بخوانيد ،كه او از حد درگذرن22دگان را دوست
ندارد» .هللا تعالي كساني را كه در دعا از حد ميگذرند دوست ندارد و از جمله تعدي كردن در دعا اين
است كه ،انسان از باري تعالي چيزي را بخواهد كه انجامش ممكن نيست ،مانند اينكه كسي از هللا تعالي
مق22ام و م22نزلت پيامبران را طلب كند در حاليكه كسي به مرتبه ايش22ان نميرس22د 2،يا ب22راي مش22ركان
درخواست بخشش و مغفرت نمايد و اموري 2از اين قبيل ،يا از ب22اري تع22الي چ22يزي را طلب كند كه در
آن گناه و معصيت موجود باش2د ،مثالً از هللا تع2الي درخواست 2نمايد كه او را بر انج2ام دادن كفر و فسق
و نافرماني ياري دهد.
15
پس شفيع كسي است كه هللا تعالي در شفاعت كردن به او اجازه داده اس22ت ،و ش22فاعت او در دع22ايي
رواست كه در آن تع22دي و تج22اوز وج22ود ن22دارد كه اگر يكي از ايش22ان دع22ايي را كه شايس22ته او نباشد
درخواست نمايد ،بر آن اصرار نميورزد ،زيرا ايشان معصومند 2از اينكه چنان دع22ايي پافش22اري 2كنن22د،
چنانكه نوح فرمود_ + 2:
[ه22ود« .]45 :همانا پس22رم از خ22انوادهي من است و البته وع22دهي تو ن22يز راست و درست است و تو
داورترين داوراني .»2هللا تعالي فرمود + 2:
[ _ هود« .]47 2-46 :فرمود 2:اي نوح او [در
حقيقت] از خانوادهي تو نيست؛ او [را] عملي ناشايسته است؛ پس از من چيزي مخ22واه كه به آن آگ22اهي
ن22داري؛ من پن22دت ميدهم كه مب22ادا از نادان22ان باش22ي .گفت :پروردگ22ارا 2من به تو پن22اه ميب22رم 2كه مب22ادا
چ222يزي را كه به آن آگ222اهي ن222دارم از تو بخ222واهم و اگر م222را نيامرزي 2و بر من رحمت نياوري از
زيانكاران خواهم بود».
هر دعاكننده و شافعي 2كه پروردگ22ار 2پ22اك و م22نزه را به دعا بخواند 2و ش22فاعت نمايد دعا و ش22فاعتش
مؤثر واقع نميشود مگر به وس22يله قض22اء و ق22درت و ارادهي هللا تع22الي ،و او تنها كسي است كه دعا را
اجابت ميكند و شفاعت را ميپذيرد 2و هم او خالق سبب و مسبب است دعا نيز از جمله اسبابي است كه
پروردگار پاك و منزه آن را تقدير كرده است.
مقدار اسباب:
1
هرگاه مراد از اس2باب چن2ان باشد كه بيان ش2د؛ در اين ص2ورت دست آويختن به اس2باب ،ش2رك در
محو اسباب نيز از اين جهت كه س22بب واقع گردن22د ،بيانگر ِ توحيد است .از طرف ديگر ناديده گرفتن و
نقص و كمبود در عقل و خرد است ،همچنين اعراض و رويگرداني به طور عام و كلي از اس22باب ،در
شرع 2مذموم 2است .بنابراين بر انسان واجب است كه توكل ،دعا ،درخواست و رغبتش تنها به سوي هللا
سبحانه و تعالي باشد و [بداند كه] هللا تعالي ،اسباب را چه دعاي بندگانش باشد يا غير آن ،بر وجهي كه
بخواهد برايش مهيا و مقدر ميسازد2.
دعا مشروع و جايز است؛ اينكه كسي در مرتبه باالتر قرار دارد ب22راي ش22خص پ22ايينتر و آنكس كه
در درجهي پايينتر قرار دارد براي عاليتر از خ22ود دعا نماي22د .بر همين اس22اس ،درخواست 2ش22فاعت و
دعا از پيامبران [در حال حياتشان] درست است .همانطور كه مس22لمانان ب22راي طلب ب22اران ،از پيامبر
ص درخواست دعا كردند 2.همچنين بعد از وفات رس22ول هللا ص عمر س و مس22لمانان از عب22اس عم22وي
پيامبر درخواست 2دعاي ب22اران كردن22د ،عالوه بر اين در روز 2قيامت م22ردم از پيامبران ‡ و محمد ص
[كه او سرور شفاعت كنندگان است] درخواست 2شفاعت ميكنند 2همچنين براي پيامبر 2اكرم ص ش22فاعت
هايي وجود 2دارد كه مخصوص اوست .با وجود 2اين در صحيحين از نبي اكرم ص روايت شده است كه
صلَّى اللَّهُ َعلَْي ِه بِ َها َع ْش ًرا ثُ َّم صلَّى َعلَ َّي َ
صاَل ًة َ صلُّوا َعلَ َّي فَِإنَّهُ َم ْن َ ول ثُ َّم َ فرمود« 2:إِ َذا َس ِم ْعتُ ْم ال ُْم َؤذِّ َن َف ُقولُوا ِمثْ َل َما َي ُق ُ
ْجن َِّة اَل َت ْنبَ ِغي إِاَّل لِ َع ْب ٍد ِم ْن ِعبَ ِاد اللَّ ِه َت َع الَى َوأ َْر ُجو أَ ْن أَ ُك و َن أَنَا ُه َو فَ َم ْن ِ ِ ِ
َسلُوا اللَّهَ َع َّز َو َج َّل لي ال َْوسيلَةَ فَِإ َّن َها َم ْن ِزلَ ةٌ في ال َ
اعةُ»« .3هرگ2اه ش2نيديد كه م2ؤذن اذان ميگويد پس هر آنچه را كه او الش َف َت َعلَْي ِه َّ َس أ ََل اللَّهَ لِي ال َْو ِس يلَةَ َحلَّ ْ
ميگويد شما نيز مانند آن را بگوييد ،سپس بر من درود بفرستيد 2به درس22تي 2كه ه22ركس يك مرتبه بر من
درود بفرستد ،هللا تعالي ده بار بر او درود 2ميفرستد 2س22پس از هللا ب22رايم درخواست وس22يله كنيد همانا آن
مقامي در بهشت است كسي شايس22تگي آن را ن22دارد جز يكي از بن22دگان هللا تع22الي و من اميدوارم 2كه آن
بنده من باشم ،پس هركس از هللا تعالي برايم طلب وسيله نمايد شفاعت من ب22راي وي حالل ميگ22ردد»).
-هرگاه كسي معتقد باشد كه اين اسباب خود به تنهايي مؤثرند ،بدون اينكه به سوي مسبب اسباب كه هللا تعالي باشد 1
نظر بياندازد.
-بر مؤمن واجب است كه اسباب مشروع را برگيرد و به هللا تعالي توكل نمايد به دليل اين كالم رسول هللا ص كه به 2
اع ِقلْها َوَت َو َّك ْل» ( آن را [شتر را] ببند 2و [سپس به هللا] توكل كن).
مردي فرمودْ « :
-رواه مسلم ،ابوداود ،نسائي و غيره. 3
16
ك»« .1همچنين هنگام عزيمت عمر س براي َخى الَ َت ْن َس نَا ِم ْن ُد َعائِ َ
«وقد ق ال لعمر أراد أن يعتمر وودعه «يا أ ِ
َ
حج عمره ،پيامبر 2ص به او فرمود 2:اي برادرم در هنگام دعا كردن مرا فراموش نكن».
پيامبر 2ص از امتش خواس222ته است كه ب222رايش دعا كنن222د ،ليكن اين به مع222ني آن نيست كه از آنها
درخواست [و خ22واهش] ك22رده باش22د ،بلكه دس22تور 2او به آنها در انج22ام دادن آن ،مانند امر او به آنها در
انجام دادن ساير عباداتي است كه به خاطر امتثال آن پاداش دريافت ميدارن22د 2،از اينرو پيامبر ص در
تمام آنچه انجام ميدهند از اجر و پاداشي 2همانند اجر و پاداش آنها بهره مند است.
ُج و ِر َم ْن تَبِ َع هُ اَل در حديث صحيح از او روايت شده كه فرمود« 2:من َدعا إِلَى ه ًدى َك ا َن لَه ِمن اأْل ِ
َج ِر مثْ ُل أ ُُ ْ ْ ُ َْ َ
ك ِم ْن آثَ ِام ِه ْم ص ذَلِ َ ِ ِِ ك ِمن أُج و ِر ِهم َش يئًا ومن َد َعا إِلَى َ ٍ
ض اَل لَة َك ا َن َعلَْي ه م ْن اإْلِ ثْ ِم مثْ ُل آثَ ِام َم ْن تَبِ َع هُ اَل َي ْن ُق ُ ص ذَل َ ْ ُ ْ ْ َ َ ْ
ي ْن ُق ِ
َ ُ
َش ْيئًا»« .2ه22ركس به س22وي ه22دايت دع22وت كند از پاداشي 2همانند اجر كس22اني كه از او پ22يروي و تبعيت
ميكنند برخوردار 2ميگردد ،و آن از پاداش آنها چيزي نميكاهد ،و ه22ركس به ط22رف 2گم22راهي دع22وت
نماي22د ،بر وي گن22اهي به مانند گناه22ان كس22اني كه از او پ22يروي 2كنند نوش22ته ميش22ود 2،و آن از گناهش22ان
چيزي نميكاهد».
پيامبر ص امت را به سوي همهي خوبيها 2و هدايتها دعوت فرموده اس22ت ،بن22ابراين ب22راي او اج22ري
همانند اجرهاي ايشان در تمام آنچه در آن از او پيروي كرده اند ،نوشته ميشود 2،همچ22نين هرگ22اه بر او
درود بفرس22تند ،پس هللا تع22الي بر هر ف22رد آنها ده مرتبه درود 2مي فرس22تد 2و ب22راي پيامبر 2ص ن22يز به
ان22دازهي اجر و ث22واب آنها ث22واب عن22ايت ميفرماي22د ،همچ22نين دعاهايش22ان در حق ن22بي ص كه اج22ابت
ميشود به همين شيوه است .لذا دعا نيز مانند اعمال ديگر است كه هللا تعالي به اندازهي اجر صاحبانش
ثواب نص22يب رس22ول هللا ص ميگردان22د ،و آنچه از من22افع ب22راي آن فرس22تاده گ22رامي حاصل مي ش22ود،
نعمتي است كه از طرف هللا تعالي به او عطا شده است.
ِ
ب إالَّ ِ ِ ِ ِ ٍ ِ
در حديث صحيح از رسول هللا ص روايت شده كه فرمودَ « :ما م ْن َع ْبد ُم ْسل ٍم يَ ْدعُو ألَخيه بظَ ْه ِر الْغَْي ِ
ك بِ ِمثْ ٍل»« .3هيچ بندهي مسلماني 2نيابي كه در غياب ب2رادرش 2ب2راي او دعا كند مگر اينكه ك َولَ َ
ال ال َْملَ ُ
قَ َ
هللا مالئكهاي را بر او ميگم22ارد 2كه هرگ22اه ب22راي ب22رادرش 2دع22ايي طلب نماي22د ،مالئكه موكل ميگوي22د:
ُّع ِاء إِ َجابَ ةً َد ْع َوةُ
ع ال د َ آمين و براي تو نيز مانند آن را عطا فرمايد» .در حديث ديگري 2ميفرمايد« 2:إِ َّن أ ْ
َس َر َ
ب»« .4سرعترين دعا [كه اجابت شود] دعاي غائب در حق غائب است». ب لِغَائِ ٍ
غَائِ ٍ
بنابراين در دعا ب22راي غ22ير ،هم دعا كنن22ده و هم كسي كه ب22رايش دعا ش22ده است به22ره مند ميگردند2
هرچند كه دعاكننده از نظر مقام و منزلت پايينتر از دعا شونده باشد ،لذا اگر كسي به غير خود بگويد:
ب222رايم دعا كن و قصد و نيتش از آن فاي222ده رس222اندن به هر دو ط222رف 2باشد او و ب222رادرش 2در نيكي و
پرهيزگاري به همديگر ياري رسانده اند ،زير او كسي را كه از او درخواست 2ميش22ود به دعا ميخواند
تو به آنچه كه نفع هر دو در آن است اش22اره ميكن22د ،و مس22ئول (كسي كه از او درخواست ش22ده اس22ت)
آنچه را به نفع ايش222ان است انج222ام مي ده222د ،مانند اين است كه كسي غ222ير خ222ود را به نيكوك222اري و
پرهيزگ2اري فرم2ان ده2د ،پس ف2ردي 2كه به او دس2تور 2داده ش2ده است به خ2اطر ك2ارش پ2اداش دري2افت
ميكند همچنين امر كننده از اجر و پاداشي همانند وي برخوردار 2ميگردد ،زير او به سوي آن كار نيك
دعوت كرده است .ب22ويژه در اين زمينه دعاه22ايي وج22ود 2دارد كه انس22ان را به اين ك22ار فرم22ان ميده22د؛
هم22انطور كه هللا تع22الي ميفرماي22د_ + 2:
[محمد« .]19 ّ:و براي گناهت و نيز براي مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه» پس رس22ول هللا ص را
به طلب آمرزش فرمان ميدهد .سپس ميفرمايد + :
-در سند اين حديث عاصم بن عبدهللا وجود دارد كه ضعيف است. 1
-در سند اين حديث عبدالرحمن بن زياد االفريقي وجود دارد كه او ضعيف است. 4
17
[ _ نساء.]64 :
«و اگر هنگامي كه به خويشتن ستم كردند ن22زد تو ميآمدند 2و از خداوند آم22رزش ميخواس22تند و پيامبر2
هم برايشان آمرزش ميخواست 2خداوند را توبه پذير مهربان مييافاتند.»2
پروردگار پاك و منزه طلب بخشش آنها و طلب مغفرت رس22ول هللا ص را هنگ22امي كه به او دس22تور
داده است كه ب22راي م22ردان و زن22ان م22ؤمن طلب مغف22رت نماي22د ،ي22ادآوري فرم22وده اس22ت ،ولي به هيچ
مخلوقي دستور 2نداده است از يك مخلوق ديگر چيزي را درخواست كند بلكه آنچه را كه خداوند بن22ده را
به امتثال آن فرمان ميدهد ،آن عبادت براي هللا تعالي و طاعت و قرب به سوي اوس22ت ،و ب22راي انج22ام
دهنده اش مايه صالح و رستگاري 2و در آن خير و نيكي وجود دارد ،و هنگامي كه آن را انج22ام ميدهد
خود نشانهي بزرگترين احسان و خوبي خداوند در حق او و انع22ام و بخشش به وي ميباش22د ،و در واقع
عظيمترين نعمتي كه هللا تعالي به بنده اش عطا فرموده نعمت ه22دايت به س22وي ايم22ان است و آن ق22ول و
عمل است كه به وس22يله اط22اعت و خوبيها 2ف22زوني 2ميياب22د ،و هرگ22اه بن22دهاي عمل خ22وبي را بر اعم22ال
صالحش بيافزايد ايمانش افزايش مييابد 2و اين همان نعمت حقيقي ذكر شده در كالم پروردگار است كه:
[ _ +فاتحه« .]7 :راه كساني كه آنان را نعمت داده اي» .همچنين
ميفرمايد[ _ + 2:نساء:
« .]69و كساني كه از هللا و پيامبر اطاعت كنند ،در زمرهي كساني هستند كه هللا بر آنان انعام فرم22وده
است».
در اينكه آيا نعمته22اي 2دنيا ب22دون دين ،نعمت به حس22اب ميآيد يا ن22ه؟ دو نظريه مش22هور از علم22اي
موافق و همسو با ما و غير ايشان وجود دارد؛ به تحقيق ميتوان گفت :آن از جه22تي نعمت است هرچند
كه از جهتي نعمت تام نباشد.
اما نعمت ديني كه شايسته است آن را طلب كرد چه واجب باشد چه مس22تحب ،هم22ان چ22يزي است كه
هللا تعالي به آن دستور فرموده است و به اتفاق مسلمانان درخواست 2كردن آن امري شايسته است .و نزد
اهل سنت و جماعت نعمت حقيقي همين است ،زيرا به عقيدهي آنها خداوند 2نعمت انج22ام دادن ك2ار خ22ير
را به انسان عطا فرموده است .ولي قدريه معتقدند كه خداوند 2به انسان قدرت انجام دادن فعل خير و شر
را بخشيده است.
آنچه در اينجا مِ 22د نظر اس22ت ،اين است كه خداوند هيچ مخل22وقي 2را به درخواست از مخل22وق ديگر
فرمان نداده است مگر اينكه مصلحتي 2واجب يا مستحب براي آن مخلوق در آن موجود 2باش22د ،و خداوند
جز آن را از بن22ده اش نميخواه22د ،پس چگونه او غ22ير خ22ودش را فرم22ان ميدهد كه جز آن را از او
بخواهد بلكه بر بنده حرام كرده است در آنچه كه در اختيار بندهي ديگر نهاده شده درخواست 2نمايد مگر
در هنگام ضرورت .ولي اگر قصدش 2مصلحت كسي باشد كه از او درخواست ميكند يا مص22لحت خ22ود
و او را در نظر بگيرد ،در اين امر ثواب و پاداش دريافت 2ميدارد ،اما اگر مقصودش حاصل شدن آن
چ22يزي باشد كه مطل22وب خ22ودش است ب22دون اينكه در آن قصد نفع رس22اندن به ط22رف مقابل را در نظر
بگ222يرد ،اين موض222وعي است كه اين بحث به خ222اطر آن مط222رح ش222ده اس222ت .هللا تع222الي هرگز به
درخواستهاي شبيه اين دستور 2نداده است ،بلكه هرگاه اين سؤال و درخواست صرفاً 2ب22راي مخل22وق 2باشد
بدون اينكه نفع يا مصلحت او م ِد نظر باشد ،از آن نهي فرموده اس22ت .هللا تع22الي به ما دس22تور داده است
كه تنها او را پرستش كنيم و به سويش شوق و رغبت داشته باشيم و به بندگان او نيكي كنيم.
هرگاه شخصي 2قصد منفعت و مصلحت را ب22راي درخواست ش22ونده نداش22ته باش22د ،پس قصد 2ح22ركت
مشتاقانه و با رغبت به سوي هللا تعالي و به دعا خواندنش 2را [كه همان نم22از اس22ت] نخواهد ك22رد ،و نه
قصد احس22ان در حق بن22دگان را كه عب22ارت است از دادن زك22ات ،اگر چه انس22ان گ22اهي به درخواست
كردن سؤالهايي 2شبيه اين مرتكب گناه نميشود 2.ليكن بايستي 2بين آنچه را كه هللا تع22الي ب22دان فرم22ان داده
است و آنچه را در آن اجازه داده فرق 2قائل شد.
آيا ندي22دهاي كه پيامبر 2ص در ح22ديثي فرم22ود :هفت22اد ه22زار نفر ب22دون حس22اب و كت22اب وارد بهشت
ميشوند ،زيرا آنها كساني هستند كه استرقا 2نميكنند ،هر چند كه امر جايزي است ،اين موض22وع را در
جايي ديگر بيشتر مورد 2بحث قرار داده ام.
18
آنچه در اينجا مورد نظر و غايت بحث است اين است ك22ه ،كسي كه در ص22دد اثب22ات واس22طه بين هللا
تعالي و مخلوقاتش 2برآيد ،به گونهاي كه بين پادشاهان و رعيت آنان وجود 2دارد ،چن22ان شخصي 2مش22رك
اس22ت .بلكه اين دي22دگاه اس22اس دين مش22ركان و بن22دگان بت و ص22نم است كه ميگفتن22د :اين پيكرهها و
مجس22مههاي پيامبران و نيكوك22اران ص22الح وس22يلههايي هس22تند كه به وس22يله آن به س22وي هللا 1تق22رب
ميج222وييم[ 2.البته بايد در نظر داشت كه آنها ميدانند 2كه ظ222اهر اين بتها و مجس222مه ها از همين عناصر
پيش پا افتادهي زميني از قبيل سنگ و چوب و زر و سيم ساخته شده است ،اين ظ22اهر قض22يه است ولي
آنان معتقدند اين صورت 2مادي نمادي از تسلط روحهاي 2مؤثر 2ميباشد 2كه قدرت و سيطرهي آنها مادون
قدرت هللا است ،به همين دليل است كه بت پرستان هميشه الهههاي خ22ود را با ص22فاتي به دعا ميخوانند2
كه تنها اليق هللا است و مح22ال است اين دي22دگاه بر مبن22اي انتظ22ار انس22ان از ظ22اهر يك س22نگ بي ج22ان
بوجود آيد].
اين كار از جمله همان شركي 2است كه هللا تع22الي آن را بر مس22يحيان اي22راد ميگ22يرد [و ذات مقدسش
را از اين ت2222وهم نابخردانه آن2222ان م2222برا ميكن2222د] آنجا كه ميفرماي2222د + :
[ _ توبه.]31 :
«اينان احبار و راهبانشان و مسيح بن مريم را به غير خداوند 2به خدايي گرفته اند حال آنكه فرم22اني 2جز
اين به آنان داده نشده است كه خداي يگانه را بپرس22تند 2كه هيچ معب22ودي جز او شايس22ته پرس22تش نيس22ت،
منزه است از شريكي كه براي او قائل ميشوند» .همچنين ميفرمايد + 2:
[ _ بق22ره« .]186 :و چ22ون بن22دگانم در ب22ارهي من از تو پرسش كنند من
نزديكم و چ2ون م2را بخوانند دع2اي دعا كنن2ده را اج2ابت ميكنم ،پس به فرم2ان من گ2ردن نهند و به من
ايمان آورن22د ،باشد كه راه يابند» .يع22ني هرگ22اه آنها را به انج22ام دادن ك22اري فرم22ان دادم و يا از آن نهي
كردم دستور مرا اجابت كنند و به من ايمان بياورند .اين معني را نيز دارد كه هرگ22اه م22را عاجزانه و با
گريه و زاري به دعا بخوانند 2به درخواستش2222ان پاسخ ميدهم .چنانكه ميفرماي2222د + :
[ _ شرح« .]8 2-7 :پس چون فراغتي يافتي[ 2در دعا] بكوش
و به سوي پروردگارت 2بگراي» .و در جاي ديگر ميفرمايد + :
[ _ اس22راء« .]67 :و چ22ون در دريا بالئي دامنگيرت22ان ش22ود هرچه به
دعايش ميخوانيد 2جز او ناپديد ميگ22ردد» .ب22اري تع22الي ميفرماي22د + :
[ _ نم22ل« .]62 :يا كيست كه دع22اي
درمانده را چ22ون بخوان22دش اج22ابت ميكند و بال را ميگرداند و ش22ما را جانش22ينان [پيش22ينيان ب22ر] روي2
زمين ميكند» .همچنين هللا تعالي ميفرمايد + :
_
[رحمن« .]29 :هر آن كس كه در آس22مانها و زمين است از او درخواست[ 2ام22داد] دارد؛ او هر روزي2
در كار است».
به درستي 2كه هللا تعالي اين توحيد 2را در كتابش روشن كرده است و عناصري را كه انسان به وسيله
آن به شرك مبتال ميگردد 2،از ريشه كنده است تا در س22ايهي آن اح22دي از غ22ير هللا بيم و ه22راس نداش22ته
باشد و به غير ذات وااليش اميدوار 2نباشد و جز بر ذات توان22ايش توكل نكن22د .چنانكه ميفرماي22د+ 2:
[ _ مائده« .]44 :پس از
م222ردم نترس222يد و از من پ222روا كنيد و آي222ات م222را به به222اي ن222اچيز نفروش222يد» .و +
-هللا تعالي ميفرمايد + : 1
ميگيرند [و مدعي ميشوند] آنان « _ و كساني كه به جاي او سروراني 2به پرستش
را جز ب22راي اين نميپرس22تيم 2كه ما را با تق22ربي به خداوند 2نزديك گردانن22د ،بيگم22ان خداوند 2در آنچه
ايشان در آن اختلاف دارند ،در ميانشان داوري خواهد ك22رد ،كه خداوند كسي را كه دروغ22زن كف22ران
پيشه است ،هدايت نميكند» [زمر.]3 :
19
[ _ آل عم22ران« .]175 :آن ش22يطان است كه دوس22تدارانش 2را
ميترساند .»2يعني اينكه شيطان ميخواهد 2كه شما را از دوستانش بترساند 2،باري تعالي در دنباله اين آيه
ميفرمايد[ _ + 2:آل عمران« .]175 :پس اگر مؤمنيد2
از آن22ان نترس22يد 2و از من بترس22يد» .و ميفرماي22د + 2:
[ _ نساء« .]77 :آيا داستان
كساني را كه به آنان گفته شد[ :عجالتاً] دست از جه22اد نگه داريد و نم22از را بپا داريد و زك22ات بپردازيد
ندانسته اي؟ كه چون بر آنان جهاد مقرر گشت ،آنگاه گ22روهي از آن22ان از م22ردم [مش22ركان مك22ه] چن22ان
ميترسيدند كه بايد از خدا ترسيد ،يا حتي [از آن] ش2ديدتر» .و ميفرماي22د + :
[ _ توبه« .]18 :مساجد الهي را فقط كساني آباد ميكنند 2كه به هللا و روز بازپسين ايمان آورده
و نم22از بپا داش22ته و زك22ات ميپردازند و از هيچ كس جز هللا نميترس22ند .»2و ميفرماي22د + :
[ _ نور« .]52 :و
كساني كه از خداوند و پيامبر او اطاعت كنند و از خداوند بترسند ،و از او پ22روا داش22ته باش22ند اينانند كه
كاميابند».
باري تعالي روشن فرموده است كه اطاعت كردن حق هللا و پيامبرش 2است اما بيم و هراس(خش22يت)
بايستي تنها براي هللا باشد و از او ترس به دل گرفت .چنانكه مي فرمايد + 2:
_
[توبه« .]59 :ولي اگر آنان به آنچه هللا و پيامبرش به ايش22ان بخش22يده اند خش22نود 2ميش22دند و ميگفتن22د:
خداوند ما را بس؛ زودا كه خداوند و پيامبر او از فضل خويش به ما ميبخشند.»2
نظير و همانند آن اين فرمودهي هللا تعالي است + :
[ _آل عمران« .]173 :همان كساني كه چون بعضي به ايشان گفتند كه :مردمان [مش22ركان مك22ه]
در برابر شما گ22رد آم22ده اند از آن22ان بترس22يد [به ج22اي ت22رس و بد دلي ،اين ك22ار] بر ايمانش22ان اف22زود و
گفتند :خداوند 2ما را بس و چه نيكوكار 2سازي است».
پيامبر توحيد را تحقق ميبخشد:
پيامبر ص همين توحيد 2را براي امتش تصديق و تقرير ميفرمود و خاس22تگاه و زمينهه22اي ش22رك را
در وجودشان ميخشكاند ،تنها در اين صورت 2است كه اين سخن ما نيز وقتي 2كه ميگوييم :ال إله إال هللا
جامهي عمل ميپوشد 2.زيرا إله ،كسي است كه قلبها در كمال حب و تعظيم و شكوه و اك22رام و خ22وف و
رجا ،آن را بپرستند[ 2.تمام تالش و جهاد پر افتخار رس22ول هللا ص ب22راي اين ب22ود كه قلبها همهي ان22واع
اء اللَّهُ
عبادتها را خالص2انه متوجه هللا تع2الي نماين2د] تا ج2ايي كه به اص2حاب ميفرم22ود« 2:اَل َت ُقولُ وا َما َش َ
ِ
اء ُم َح َّم ٌد»« .1نگوييد :آنچه را هللا بخواهد و محمد نيز بخواهد ليكن اء اللَّهُ ثُ َّم َش َ
اء ُم َح َّم ٌد َولَك ْن قُولُوا َما َش َ َو َش َ
ال
ئت فَق َ ال لَ هُ رج ٌل ما ش اء اهللُ َو ِش َ
بگوييد :آنچه را هللا بخواهد س22پس محمد ن22يز هم2ان را بخواهد»« .وق َ
هلل نِ دًّا قُل ما ش اء اهللُ َوح َدهُ»« .2م22ردي به او گفت :آنچه را هللا بخواهد و تو ن22يز بخ22واهي ،پس أَجعلتَنِي ِ
ََ
فرم2ود :آيا م22را ش22ريك هللا ق2رار 2دادي؟ بگ2و :آنچه را هللا خ22ود تنها بخواهد» .و فرم2ودَ « :م ْن َك ا َن َحالًِفا
ِ َفلْيَ ْحلِ ْ
ت»« .3هركس سوگند 2ياد ميكند پس بايد به هللا قسم بخ2ورد 2يا اينكه س2اكت بماند». ص ُم ْف بِاللَّ ِه أ َْو ليَ ْ
َش َر َك»« .4هركس به غير هللا قسم بخورد 2همانا شرك ورزي2ده است». ف بِغَْي ِر اللَّ ِه َف َق ْد أ ْ
و فرمودَ « :م ْن َحلَ َ
-اين حديث شريف صحيح است ،امام احمد ،دارمي و غيره آن را روايت كرده اند. 1
-نسائي به سند حسن آن را روايت كرده است امام احمد و ابن ماجه نيز آن را روايت كرده اند. 2
-اين حديث صحيح است امام احمد آنرا روايت كرده است. 4
20
اس تَ ِع ْن بِاللَّ ِه قَ ْد َج َّ
ف الْ َقلَ ُم بِ َما ُه َو ت فَ ْ اس أ َِل اللَّهَ َوإِذَا ْ
اس َت َع ْن َ ْت فَ ْپيامبر ص به ابن عباس ب فرمودَ « 2:وإِذَا َس أَل َ
َن الْ َخلْق ُكلَّهم ج ِميعاً أَرادوا أَ ْن ي ْن َفع َ ِ ٍ
وكض ُّر َ ادوا أَ ْن يَ َُم َي ْق ِد ُروا َعلَْي ِه َوإِ ْن أ ََر ُ
ك لَْم يَكْتُْب هُ اللَّهُ َعلَْي َ
وك ب َش ْىء ل ْ َ ُ َُ َ ُْ َ َكائِ ٌن َفلَ ْو أ َّ
َم َي ْق ِد ُروا َعلَْي ِه»« .1هرگاه درخواست 2حاجتي كردي پس از هللا تعالي درخواست2 َم يَكْتُْب هُ اللَّهُ َعلَْي َ ِ ٍ
ك لْ ب َش ْىء ل ْ
نما و هرگ22اه ي22اري طلبيدي 2از خداوند 2طلب ي22اري كن .به آنچه تو شايس22ته آن هس22تي قلم خش22كيده است
[برايت تقدير شده است] پس اگر [تمام] خاليق تالش كنند به تو نفع برس22انند ،هرگز نمي توانند مگر به
چيزي كه هللا برايت تقدير كرده است ،و اگر سعي كنند به تو ض22رري برس22انند هرگز نمي توانن22د ،مگر
به چيزي كه خداوند براي تو نوشته است».
ِ
َّص َارى ابْ َن َم ْريَ َم فَِإنَّ َما أَنَا َع ْب ُدهُ َف ُقولُوا َع ْب ُد اللَّه َو َر ُس ولُهُ» « .در همچنين فرمودَ« :ال تُطْ ُرونِي َك َما أَطْ َر ْ
ت الن َ
2
مورد من زياده روي و غلو نكنيد ،همانطور كه نصاري در باره عيسي بن م22ريم غلو كردن22د ،پس همانا
من يك بنده هستم .پس بگوييد 2بندهي خ2دا و فرس2تادهي او» .و فرم2ود« :اللَّ ُه َّم الَ تَ ْج َع ْل َق ْب ِري َو َثنًا ُي ْعبَ ُد».3
وص لُّوا َعلَ َّي فَ ِإ َّن ِ ِ
«پروردگارا قبر مرا بتي قرار 2مده كه پرستيده شود» .و فرمود« 2:اَل َتتَّخ ُذوا َق ْب ِري عي ًدا َ
ث َما ُك ْنتُ ْم»« .4قبر مرا عيدگاه قرار مدهيد و بر من درود 2بفرستيد زيرا دروده2اي 2ش2ما صاَل تَ ُك ْم َت ْبلُغُنِي َح ْي ُ َ
در هر كجا كه باشيد به من ميرسد .»2در بستر بيم22اري [و آخ22رين روزه22اي 2حيات مب22اركش] فرم22ود:
ك أَل َْب َر ُزوا َق ْب َرهُ غَْي َر أَنِّي أَ ْخ َش ى أَ ْن َت عائشةَ :ول َْواَل ذَلِ َ ور أَنْبِيَائِِه ْم َم ْس ِج ًدا قَال ْ
َّص َارى اتَّ َخ ُذوا ُقبُ َ
ود َوالن َ «ل ََع َن اللَّهُ الَْي ُه َ
ُيتَّ َخ َذ َم ْس ِج ًدا»« .5خداوند يه22ود و نص22اري را لعنت كند كه قبره22اي پيامبرانش22ان را مس22جد و [محل
عبادت] قرار 2دادند[ .عائشه در توضيح اين ح22ديث فرم22ود ]:از آنچه آن22ان انج22ام دادند برح22ذر باش22يد .و
فرم22ود :اگر به خ22اطر آن نب22ود ق22بر او بر اين ك22ار شايس22ته تر ب22ود ليكن ك22راهت داشت كه به ص22ورت
مس22جد در آورده ش22ود» .و اين موض22وع مبحث گس22تردهاي است با وج22ود 2علم و آگ22اهي م22ؤمن به اينكه
همانا هللا پروردگار 2هر چيزي است و فرمانروا و ص22احب اختيار آنس22ت ،ولي اس22بابي را كه هللا تع22الي
آنها را خلق ك22رده است انك22ار نميكن22د 2.هم22انطور 2كه ب22اران را س22بب رويش گياه22ان ق22رار داده اس22ت.
چنانكه هللا تعالي ميفرمايد + :
[ _ بق22ره« .]164 :و آبي كه خداوند 2از آس22مان ف22رو
فرستاده است و بدان زمين را پس از پژمرده شدنش زن22ده داش22ته و ج22انوراني 2كه درآن پراكن22ده است».
چنانكه خورش222يد 2و م222اه را س222بب آن چ222يزي ق222رار داده است كه به وس222يله آن دو آنها را ميآفريند 2و
هم22انطور 2ش22فاعت و دعا را س22بب آن چ22يزي ق22رار 2داده است كه به وس22يله آن قض22اي خ22ود را ج22اري
ميكند .مانند نماز مسلمانان بر جنازهي ش22خص م22رده ،كه اين از جمله اس22بابي است كه به واس22طه آن،
هللا تعالي او را مشمول رحمت خويش ق22رار 2ميدهد و مس22لمانان ن22يز بواس22طه آن ك22ار ،ث22واب و پ22اداش
دريافت خواهند نمود.
اسباب مشروع و اسباب نامشروع:
شايسته است كه در مورد 2اسباب سه امر ذيل دانسته شود:
اول :همانا يك س22بب معين و مش22خص به تنه22ايي نميتواند 2ك22ار خواس22ته ش22ده را پديد آورد ،بلكه به
ناچار همراه آن ،اس22باب ديگ22ري هم الزم است با وج22ود اين م22وانعي در برابر آن ق22رار دارد [كه م22انع
ظهور مطلوب ميگردد].
-امام ترمذي آن را روايت كرده است و ميفرمايد :اين حديث حسن و صحيح است. 1
-امام ابوداود اين حديث شريف را به سند حسن روايت مي كند. 4
21
بن22ابراين اگر هللا تع22الي اس22باب را كامل نميك22رد و موانع را برط22رف 2نميس22اخت هرگز مقص22ود
حاصل نميشد زيرا پروردگار 2پاك و منزه آنچه را بخواهد به انجام ميرس22اند هرچند كه م22ردم نخواهند
و آنچه را مردم بخواهند تحقق نميپذيرد 2مگر اينكه هللا تعالي اراده فرمايد2.
دوم :جايز نيست كسي اعتقاد داشته باشد كه چيزي سبب است مگر اينكه به سبب بودن آن علم داشته
باشد ،بنابراين هركس بدون علم و آگاهي در صدد اثبات چيزي به عن22وان س22بب برآيد يا به س22بب ب22ودن
چيزي قائل شود كه با شرع مخالفت دارد ،نظرش بياعتبار و باطل است .مانند كسي كه ميپندارد 2ن22ذر
سبب دفع بال و بدست آوردن نعمت اس22ت .درحاليكه در ص22حيحين از پيامبر ص به اثب2ات رس2يده است
كه از نذر نهي كرد و فرمود 2:همانا آن خ22يري نميآورد ،بلكه به وس22يله آن م22ال يا ام22ري از دست بخيل
خارج ميگردد2.
سوم :روا نيست كه چيزي از اعمال ديني را سبب قرار 2دهد مگر اينكه مشروع باشد زي22را اس22اس و
مبناي عبادتها بر توقيف12است؛ بنابراين براي انسان جايز نيست كه ب2راي هللا تع2الي ش2ريك قائل ش2ود و
غير او را به دعا بخواند 2اگر چه گمان كند كه آن امر در ف22راهم ك22ردن ب22رخي از خواس22ته ه22ايش س22بب
مؤثري است ،به همين دليل نميتوان با ب22دعتهايي كه مخ22الف ش22ريعت است ب22راي هللا تع22الي به عب22ادت
پرداخت هر چند در خيال خ22ود آن را درست پن22دارد ،چ22را كه ش22ياطين گ22اهي انس22ان را به هنگ22امي كه
دچ22ار ش22رك ميگ22ردد 2در انج22ام دادن بعضي از خواس22تهها و مقاص22دش ي22اري ميكنند 2و گ22اهي ن22يز به
واسطه كفر و گناه و نافرماني ،بعضي از اميال و خواستههاي انسان حاصل ميشود 2و اين ك22ار دليل بر
حالل بودنش نيست ،زيرا مفسدهي حاصل از آن بزرگتر از مصلحت ايجاد شده بوس22يلهي آن مي باش22د،
و رسول هللا ص براي اين مبعوث ش22ده است كه مص22الح را تحص2يل كند و آن را به كم2ال رس2اند 2و راه
مفاسد را ببندد و آن را كاهش دهد ،بنابراين هر آنچه را كه هللا تعالي به آن دستور داده است ،مصلحتش
رحجان دارد و هر آنچه را كه از آن نهي فرموده باشد مفسده اش افزونتر اس22ت .و اين مجمل قابل بسط
است كه توضيح آن در اين مختصر 2نميگنجد .و هللا أعلم.
-منظور از توقيفي بودن عبادت اين است كه به همان شكلي كه تشريع شده است بدون تبديل يا اض22افه ك22ردن ب22دان يا 1
كم ك22ردن از آن و يا س22رايت دادن حكم يكي بر ديگ22ري (قياس در عب22ادت) آن را انج22ام داد و بايد در برابر آن تس22ليم
محض بوده و از طرح هرگونه ايراد و شك و شبهه اي پرهيز نمود( .مترجم)
22