Professional Documents
Culture Documents
اسلمی
تألیف:
محمد نوح نجاتی
اما بعد:
امت اسلمی امروز شپپاهد بیپپداری اسپپلمی مبپپارکی در
یباشپپد کپپه دخپپتران و پسپپران یاش م تمپپام جپپوانب زنپپدگ
جوان این بیداری اسلمی مبارک را بوجپپود آورده انپپد .امپپا
فاندیشپپی بپپه وضپپعیت ایپپن بیپپداری بنگپپرد هرکسی بپپا ژر
خواهد یافت که بیداری اسلمی با مشکلت زیپپادی مپپواجه
است و این امری است که بعضی از علماء و دعپپوتگران و
طلب را واداشته تپپا قپپوانین و ضپپوابطی وضپپع نماینپپد کپپه
جوانان این بیداری مبارک طبق آن قواعد حرکت کنند.
اما شکی نیست که دشمنان این بیداری از قبیل یهپپود و
یخیزنپپد ،زیپپرا آنهپپا از
نصارا و دیگران به مقابله بپپا آن برم
یداننپپد کپپه اگپپر
ههای بیداری اسلمی هراس دارند و م نتیج
بیداری اسلمی قدرت بگیرد و مأموریت خپپویش را تکمیپپل
نماید آنها و تخت و تاجشان را درهم خواهد شکست.
تآمیزبپپودن پپپس جوانپپان ایپپن بیپپداری ،بپپرای موفقی
کارشان و تداوم آن باید چکار کنند؟!
جوانان این بیداری باید قبل از همه چیز به کتپپاب خپپدا و
سنت پیامبرش پایبند باشند و روش صحیح و درستی را
که آنها برآن حرکت خواهند کرد از این منبپپع اساسپپی اخپپذ
کنند.
جوانان بیداری اسلمی چه دخپپتر و چپپه پسپپر اگپپر روش
آنها بر پایة کتاب خدا و سپپنت پیپپامبر نباشپپد ،بیپپداری و
حرکت اسلمی آنها حرکتی شتابزده و انحرافی خواهد بپپود
یرود کپپپه تخریپپپب آن بیشپپپتر از اصپپپلح و و بیپپپم آن م
یاش باشد. آبادان
جوانان این بیداری باید به روش درستی که قبپپل از آنهپپا
سپپرور انسپپانیت حرکپپت کپپرده و پپپس از او اصپپحاب و
یپپاران گرامپپی او بپپر همپپان مسپپیر گپپامزن بپپوده انپپد و
همچنین تابعین و تبع تابعین بر همین راه حرکت کرده انپپد،
حرکت کنند.
همچنین جوانان بیداری باید با وحدت کلمپپه و اتخپپاذ یپپک
مپاشپپیدگی روش ،قدرت واحدی باشند ،زیرا تفرقپپه و از ه
نتیجة خوبی نخواهد داشپپت و دشپپمنان خپپدا را در شپپرق و
غرب خوشحال خواهد کرد.
علماء و دعوتگران و طلب در هرکجا که هستید شما را
مپاشیدگی و اختلف را رهپپا سوگند به خدا که تفرقه و از ه
کنید ،علماء و دعوتگران و طلب بایپپد بپپا جپپدیت در طلپپب
﴿﴾12
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
حپپپپپپپپق و
پیروی از آن بکوشند تا همپه بپه یپک نقطپه برسپند ،و بایپد
بدانند کپپه اختلف در بعضپپی از مسپپایل فقهپپی و فرعپپی و
یتوانپپد از آن سپپالم اجتهادی امری است لزم کپپه امپپت نم
بماند ،بلکه یاران پیامبر که بهترین افراد این امت بپپوده
فها سالم و به دور نمانده اند. اند آنها نیز از چنین اختل
همچنین باید بدانند کپپه اختلف در آن چیزهپپایی کپپه ذکپپر
یشان داشته باشپپد بپپه کردیم نباید تأثیری بر الفت و دوست
شرطی که هرکدام از آنها تابع دلیل باشپپد و تعصپپبی بپپرای
مذهبی یا رأیی نداشته باشد و طرفپپدار گپپروه یپپا جمپپاعتی
نباشد.
در ایپپن کتپپاب شپپیخ محمپپد صپپالح )حفظپپه اللپپه تعپپالی
ینمایپپد کپپه لزم ورعاه( قواعد مهمی را بپپرای مپپا وضپپع م
است ایپپن بیپپداری طبپپق آن قواعپپد باشپپد ،تپپا ایپپن بیپپداری
بیپپداری مبپپارکی بپپه اذن خداونپپد شپپود ،و پپپس از آن ایپپن
دانشمند ارجمند جوانان را به بسیاری از قضایایی که تعلق
یکنپپد و اشپپتباهات را دارد به بیداری اسلمی ،راهنمپپایی م
یدارد تپپا از آن پرهیپپز کننپپد و روش بپپرای جوانپپان بیپپان م
یکند تا برآن حرکت کنند. صحیح را برای آنها بیان م
یها و فتواهپا و نوارهپا و این کتاب از بسیاری از سخنران
عآوری شپپده اسپپت. ههای شیخ محمد بن صپپالح جم و نوشت
ً
من به کمک بعضی از برادران )جزاهم الله خیپپرا( مطپپالب
هام متپپر دانسپپت
کتاب را برحسب این که ،آنچه را بهتر و مه
هام:
هام اینگونه ترتیب داد مقدم نمود
بخش اول :قواعد مهم موفقیت بیداری اسلمی.
بخش دوم :رهنمودهایی بپپرای جوانپپان بیپپداری اسپپلمی
)پرسشها و پاسخها( بخش دوم شامل صد پرسش و پاسخ
خها عبپپارت اسپپت از پنپپدها و است که این پرسپپش و پاس پ
رهنمودهپپایی بپپرای عمپپوم دعپپوتگران بپپه راه خپپدا ،بپپویژه
شهایباشد .و در خلل این پرسپپ جوانان بیداری اسلمی م
خها شیخ ،حکم دعوت را به راه خدا و این که وظیفة و پاس
اصلی دعوتگر چیست؟ و روش دعوت به راه خپپدا را بیپپان
یکند.
م
سپس شیخ بسیاری از اشتباهاتی که جوانپپان در دعپپوت
یدارد .و از اشتبهات مهمپپی یشوند را بیان م مرتکب آن م
که شیخ در مپپورد آن سپپخنی طپپولنی ایپپراد نمپپوده اسپپت
هورزی میپپان جوانپپان اسپپت، مسئلة تفرقه و دشمنی و کین
پس از آن شیخ حکم به کارگرفتن وسایل جدیپپد در دعپپوت
یکند.
به راه خدا را بیان م
﴿﴾13
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
و نیپپپز بپپپه
تدادن پدر و مپپادر و بپپرادران و شهایی در مورد دعو پرس
یگوید.خویشاوندان و دیگران پاسخ م
ههای اسپپلمی و تکپپثر و تعپپدد آن ،و ایپپن اما مسئلة گرو
که آیا اساسی در قرآن و سنت دارد یپپا نپپه؟ و ایپپن کپپه آیپپا
یشوند؟ و حکم کسپی کپه بپه هها احزاب نامیده م این گرو
هها خودش را منتسب کرده ،شیخ در مورد یکی از این گرو
یدهد. همه اینها بیش از پانزده سؤال را جواب م
پس از آن در مورد نقش زن در جامعه و این کپپه آیپپا بپپر
سهپپای خپپود او لزم است که دعوت بدهد؟ و چگونه همجن
یدهد. شها پاسخ م را دعوت دهد؟ به تمام این پرس
شها در مپپورد دعپپوت کفپپار اسپپت و اما بخش آخر پرس
تدادن کافر به اسپپلم واجپپب اسپپت؟ و آیپپا این که آیا دعو
سپپفر بپپه کشپپورهای بیگپپانه بپپرای دعپپوت جپپایز اسپپت؟
شهپپایی کپپه طبپپق آن کپپافر دعپپوت داده سها و رو اسپپا
یشود چیست؟ م
های کپپه و در پایان بعپپد از جمپپع و ترتیپپب کتپپاب بپپه گپپون
یبینید به شیخ ارائه شد و او آن را خوانپپده و اکنون شما م
در بعضی موارد تصحیح و در بعضی جاها حذف و مطپپالبی
را نیز اضافه نموده و سپس اجازة چاپ آن را داد ،خداونپپد
به خاطر خدمتی که برای ما و اسلم انجام داده اسپپت بپپه
او بهترین پاداش را بدهد ،همانا خداوند توانا و قادر اسپپت.
یخپپواهم کپپه ایپپن عمپپل مپپرا خپپالص بپپرای و از خداونپپد م
تطلبی نباشپپد و اگپپر خویش بگرداند که در آن ریا و شپپهر
در آن نقپپص یپپا کوتپپاهی مشپپاهده شپپود از جپپانب مپپن و
شیطان اسپت و اگپر مطپالب آن درسپت و صپحیح مرتپب
شده است پس از جانب خداوند است.
وصلى الله وسلم على نبينا محمد وعلى آله
وصحبه وسلم
برادرتان:
ابوانس علی بن حسین ابولوز دوشنبه 1413 / 2 / 12
هپ ق
﴿﴾14
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
بخش اول
قواعد مهم برای موفقیت بیداری اسلمی
مقدمه
همانا ستایش مخصوص خداوند است ،او را سپاس
یجوییم و از او آمرزش یگوییم و از او یاری م م
یهای وجود و از زشتی کردارمان به او یطلبیم ،و از بد م
هایهکنند
یبریم ،هرکسی را خداوند هدایت کند گمرا پناه م
برای او نیست و هرکسی را که خداوند گمراه کند
یدهم که هیچ های برای او نیست ،و گواهی م تکنند هدای
معبود حقی جز خدا نیست ،یگانه و یکتا است ،و گواهی
یدهم که محمد بنده و پیامبر خدا است ،و خداوند او را م
با هدایت و دین حق به سوی مردم فرستاد ،و او رسالت
را تبلیغ نمود و امانت را ادا کرد و امت را نصیحت نمود و
در راه خدا آنگونه که حق جهاد بود جهاد نمود و امت را بر
یآلیش که شب آن چون روز روشن شاهراه روشن و ب
های کسی از آن منحرف کشوند است و به جز هل
یشود قرار داد. نم
و پس از او خلفای راشدین و ائمة هدایت یافته کسانی
که میان امت در عقیده و عبادت و سلوک و رفتار و
دعوت به راه خدا و جهاد در راه خدا به روش پیامبر
رفتار نمودند راه او را ا دامه دادند و خداوند به وسیلة آنها
راه را به جهانیان نمایانده و تاریکی را روشن نمود که در
رأس آنها ابوبکر صدیق قرار داشت پس از او عمر فاروق
و پس از او عثمان ذی النورین و پس از او علی بود که
وقتی پیامبر او را به خیبر فرستاد به او گفت :همچنان
آرام آرام به راهت ادامه بده تا این که به منطقة آنها فرود
بیایی ،چون به آنجا رسیدی آنها را به اسلم دعوت کن و
آنها را از حقوق الهی که بر آنها واجب است خبر بده ،زیرا
سوگند به خداوند به وسیلة تو یک نفر را هدایت کند برایت
از شترهای سرخ بهتر است).(1
اما بعد:
مگرایی و
برادران گرامی ...نعمت حرکت مبارک اسل
بیداری زندة جوانان اسلم که خداوند به امت اسلمی در
هها ارزانی نموده بر همگان
این سرزمین و در دیگر جا
)( -بخاری از حدیث سهل بن سعد شماره ) (2942الفتح )/ 6 1
الزهد والرقائق.
﴿﴾21
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
ناخوشپپپپی
یکنند و اگر به راحتی و خوشی دست گرفتار شوند صبر م
یآورنپپد .بنپپابراین ،آنهپپا در
پیدا کنند شپپکر خپپدا را بپپه جپپا م
بهترین نعمت و رفاه قرار دارند برخلف اهل دنیپپا کپپه آنهپپا
طوری هستند که خداوند آنها را در قرآن توصپپیف نمپپوده و
فرمپپپپپوده اسپپپپپت ﴿ :
] ﴾ تپپپپپپوبه.[58 :
یعنپپی» :اگپپر بپپه آنپپان چیپپزی از غنپپائم داده شپپود خشپپنود
یشپپوند و اگپپر چیپپزی از آن بدیشپپان داده نشپپود هرچپپه م
یکنند(«. یگیرند )و اخم تخم م زودتر خشم م
ای برادران :این کتاب خداوند که در دسترسپپمان اسپپت
بیایید به آن مراجعه کنیم و به آن تدبر کنیم و بپپه چیزهپپایی
که در آن آمده است عمل کنیم.
اما بازگشت به سنت نبوی:
سنت پیامبر در میان مپپا بپپه سپپپاس خداونپپد ثپپابت و
محفپپوظ اسپپت حپپتی احپپادیثی هپپم بپپه دروغ بپپه پیپپامبر
نسبت داده اند ،زیرا علماء ،سنت پیامبر را بیان داشپپته
اند ،و نیز آنچه بپپه دروغ بپپه او نسپپبت داده شپپده آن را
نیز برای ما بیان کرده اند و به حمد الهی سپپنت ،آشپپکار و
محفوظ باقی مانپپده اسپپت کپپه هپپر فپپردی بپپا مراجعپپه بپپه
بها اگر برایش ممکن باشد و یپا بپا پرسپیدن از علمپاء کتا
یتواند به سنت دست پیدا نماید. م
یگپپویی بپپه کتپپاب خپپدا و اما اگر کسی بگویپپد کپپه :تپپو م
سنت پیامبر باید مراجعه کرد ،در صورتی که ما مردمی
فشپپده در مپپذاهب پیپپروی بهپپای تألی یبینیم که از کتا را م
یگویند :مذهب من فلن است؛ من پیپپرو فلن یکنند و م م
مذهب هستم!! تا جائی که اگر شخصی را فتوا بدهی و بپپه
یگوید :مپپن او بگویی که :پیامبر چنین فرموده است ،م
یگویپپد :مپپالکی یام یا م حنفی هستم ،یا پیرو مذهب شافع
یگوید :حنبلی و ...امثال آن هستم ،پپپس گفتپپة هستم ،یا م
یتوان تطبیق داد؟ تو و عمل آنها را چگونه م
یکنیم جواب این است که به آنها بگوییم همة ما اقرار م
َ وأ َ ْ َ یگپپوییم» :أ َ ْ
ن
هد ُ أ ّشسس َ ه َه ِإل الّلسس ُ ن ل إ َِلسس َهد ُ أ ْشسس َ وم
ه«. ل الل ّ ِ سو ُ دا َر ُ
م ً ح ّ م َ
ُ
یدادن به این کپپه محمپپد پیپپامبر خپپدا پس معنی گواه
است چیست؟
یدادن به رسالت پیپپامبر یعنپپی: علماء گفته اند :گواه
»پیروی از او ،در آنچه بدان امر نموده و پرهیپپز از آنچپپه او
﴿﴾22
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
نهپپپپپپپپپپی
فرموده و تصدیق او در آنچه گفته است«.
یدادن به ایپپن کپپه محمپپد پیپپامبر خپپدا این است گواه
است.
پس هرگاه فردی بگوید که :مذهب من فلن است و من
یگپپوییم یگپپوییم کپپه :آنچپپه مپپا م پیرو فلن مذهبم بپپه او م
فرمودة پیامبر است و تو نباید به قپپول کسپپی دیگپپر بپپه
مخالفت با گفتة پیامبر برخیزی.
حتی امامان مذاهب از تقلید محض از آنها نهی کرده اند
یگویند: وم
»هرگاه حق مشخص و روشن شپپد لزم اسپپت بپپه حپپق
بازگشته و از آن پیروی باید کرد«.
و ما به برادری که در برابپپر حپپدیث پیپپامبر بپپا مپپا بپپه
یگپپوییم :مپپا و یکنپپد م استدلل از فلن مذهب مخپپالفت م
یدهیم که محمپپد پیپپامبر خپپدا اسپپت ،و شما همه گواهی م
این شهادت مقتضی این است که ما جز او از کسی پیروی
نکنیپپم ،و سپپنت پیپپامبر در میپپان مپپا روشپپن و واضپپح و
آشکارا موجود است ،اما هدف من از این گفته این نیسپپت
بهپپای فقهپپاء و اهپپل علپپم کپپه از اهمیپپت مراجعپپه بپپه کتا
بهای آنان به قصپپد اسپپتفاده و بکاهم؛ بلکه مراجعه به کتا
ههپپای اسپپتنباط احکپپام از ادلپپة آن از چیزهپپایی شپپناخت را
است که ممکن نیست طلب علم بپدون مراجعپه بپا آن بپه
دست بیاید.
بنابراین ،افرادی را که به دسپپت علمپپاء ،فقپپه نیپپاموخته
شهپپای فراوانپپی یبینیپپم کپپه دارای اشپپتباهات و لغز انپپد م
هستند ،زیرا نگرش آنها کمتر از میزانی است کپپه بایپپد بپپه
اندازة آن به امور بنگرند ،به طپپور مثپپال صپپحیح بخپپاری را
یکننپپد بپپا وجپپود یدارند و از بعضی احادیث اسپپتدلل م برم
این که در احادیث حدیث عام و مختص و مطلق و مقیپپد و
احادیث منسوخ نیز وجود دارد ،اما آنها به این مطپپالب پپپی
یبرند و در نتیجه بر اثر این که عام و خپپاص و مطلپپق و نم
یشوند. یدانند به گمراهی بزرگی دچار م مقید و ...را نم
برادران ،مهم این است که ما شالودة حرکپپت و بیپپداری
خود را بر دو اسپپاس یعنپپی کتپپاب خپپدا و سپپنت پیپپامبر
یریپپزی کنیپپم و بپپر کتپپاب خپپدا و سپپنت پیپپامبر سپپخن پ
هیچکسی را هرکس که باشد مقدم نداریم.
﴿﴾23
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
قاعدة
دوم :علم و بصیرت
یکی از اموری که باید این بیداری اسپپلمی براسپپاس آن
باشد ،علم است .یعنی علم به شپپریعت خپپدا و علمپپی کپپه
برگرفته شده از دو منبع اساسی یعنی کتاب خپپدا و سپپنت
رسول الله باشد ،زیرا خداوند متعال فرمپپوده اسپپت﴿ :
»و ] ﴾ سپپپوره نحپپپل.[44 :
قرآن را بر تو نپپازل کپپرده ایپپم تپپا ایپن کپه چیپپزی را بپپرای
مردم روشن سازی که برای آنان فرستاده شده است )که
احکپپام و تعلیمپپات اسپپلمی اسپپت(« ﴿
] ﴾ نساء .[113 :یعنی» :خداوند کتپپاب
)قرآن را که ترازوی جداسازی حق از باطل اسپپت( بپپر تپپو
نازل کرده است و حکمت را )به دل تو القا نمپپوده اسپپت(
و چیزی )از شپپرائع و احکپپام( را بپپه تپپو آمپپوخته اسپپت کپپه
یتوانستی )جز در پرتو وحپپی( آن را بیپپاموزی و بپپدانی، نم
فضل خدا و رحمت او بر تو بزرگ و فراوان بوده است«.
علم اساس و مادة دعوت است و هرگز ممکپپن نیسپپت
دعوتی طبق رضای الهی شکل بگیرد ،اما این کپپه بپپر پایپپة
علم استوار باشد .امپپام بخپپاری /در صپپحیح خپپود عنپپوانی
گذاشته )باب العلم قبل القول والعمل(
و از این گفتة خداوند متعال استدلل نموده اسپپت کپپه ﴿
] ﴾ محمپپپپپد.[19 :
یعنی» :بدان کپپه قطعپا ً هیپپچ معبپپود حقپپی جپپز اللپپه وجپپود
ندارد .و برای گناهان خود آمرزش بخواه«.
هپپر دعپپوت بپپدون علمپپی خپپالی از انحپپراف و گمراهپپی
یکندنخواهد بود ،به خاطر این پیامبر امتش را تحذیر م
یروند و سران نادان و جاهلی از زمانی که علماء از بین م
یدهنپپد و خپپودیمانند که مردم را بدون علم فتوا م باقی م
یکنند.
یشوند ودیگران را گمراه م گمراه م
ما بسیاری از برادرانی را که بیداری اسلمی آنها را فپپرا
یبینیم که بر اثر احساسات و عواطف دینی جذب گرفته م
حرکت اسلمی شپپده انپپد بپپدون شپپک احسپپاس و عاطفپپة
﴿﴾24
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
دینپپی چیپپر
خوبی است ،زیپپرا اگپپر احسپپاس و عپپاطفه وجپپود نداشپپته
باشد اقپپدام هپپم صپپورت نخواهپپد گرفپپت ،امپپا عپپاطفه بپپه
تنهایی کپپافی نیسپپت ،بلکپپه بایپپد علپپم و دانشپپی باشپپد کپپه
انسان در عمل و دعوتش ،بپپرآن حرکپپت نمایپپد ،بپپه خپپاطر
ول َ س ْ این پیامبر فرموده اسپپت» :ب َل ّ ُ
)(1
ة«
و آي َ س ً عن ّسسي َغوا َ
یعنی از من به مردم تبلیغ کنیپپد ،حپپتی اگپپر یپپک آیپپه باشپپد.
بدون علم و آگاهی بر شریعت پیامبر امکان نپپدارد بتپپوانیم
عن ّسسي« »از مپپن بپپه غوا َبرای مردم تبلیغ کنیپپم ،زیپپرا »ب َل ّ ُ
مردم تبلیغ کنید« بدین معنا است که پیامبر ما را جانشپپین
غکپپردن چیزهپپائی کپپه از جپپانب او خود قرار داده بپپرای تبلی
صادر شده است.
بنپپابراین ،دعپپوتگر بایپپد بپپه آنچپپه مپپردم را بپپدان دعپپوت
یدهد عالم باشد و دارای علمی صحیح و متکی بر کتپپاب م
خدا و سنت رسول اللپپه باشپپد ،زیپپرا هپپر علمپپی کپپه از
منپپابعی غیپپر از کتپپاب و سپپنت برگرفتپپه شپپده باشپپد بایپپد
نخست آن را به قرآن و سنت عرضه کرد و بعد از این کپپه
به قرآن و سنت عرضپپه شپپد یپپا بپپا قپپرآن و سپپنت موافپپق
است و یا مخالف خواهپد بپود ،اگپر موافپق باشپد پپذیرفته
یشود ،و اگر با قرآن و سنت مخپپالف باشپپد نپپپذیرفتن و م
بازگرداندن آن به صاحبش هرکسی که باشد واجب اسپپت،
زیرا از ابن عباس ب روایت شده که گفپپت» :يوشسسك أن
تنسسزل عليكسسم حجسسارة مسسن السسسماء ،أقسسول :قسسال
رسول الله وتقولون :قال أبسسو بكسسر وعمسسر« یعنپپی:
»نزدیپپک اسپپت کپپه از آسپپمان بپپر شپپما سپپنگ ببپپارد مپپن
یگوییپپد یگپپویم :پیپپامبر چنیپپن فرمپپوده اسپپت و شپپما م م
ابوبکر و عمر چنین گفته اند«.
پس وقتی که گفتة ابوبکر و عمر هرگاه با حدیث پیپپامبر
مخپپالف باشپپد اعتبپپاری نخواهپپد داشپپت پپپس در مپپورد
ههای کسپپانی کپپه در علپپم و تقپپوا و همراهپپی پیپپامبر و گفت
خلفت از آنها پایینتر هستند یا اصل ً همپپراه پیپپامبر نبپپوده و
یکنید ،بله وقتی اقپپوال خلفت نصیب آنها نشده چه فکر م
یشپپود آنها در صورت مخالفت بپپا قپپول پیپپامبر پپپذیرفته نم
نتر هسپپتند اگپپر بپپا اقوال افرادی که از آنهپپا در سپپطح پپپای
قرآن و سنت مخالف باشد به طریق اولی پذیرفته نخواهپپد
شد.
.(14
﴿﴾34
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
پرواضپپپپپح
است که اشتباه در فهمیدن است!!
یگویپپپد» :کامپپپل وضپپپوگرفتن بپپپر زیپپپرا پیپپپامبر م
یها« اما نفرموده کپپه بپپرای وضپپوگرفتن آب سپپرد را سخت
اختیار کنید.
و هردو جمله باهم فرق دارند و اگر تعبیر دوم در حدیث
یگفتیم :بله از آب استفاده کن .اما فرمپپود: آمده بود ما م
یها یعنی سردی آب انسان را از کامل وضوگرفتن بر سخت
یگپپوییم :آیپا خداونپپدکامل وضوگرفتن منع نکنپپد ،سپپس م
یخواهپپد بپپر آنهپپایخواهد بپپر بنپپدگانش آسپپانی کنپپد یپپا م م
ییابیم که ﴿ سختی نماید؟ پاسخ را در این گفتة الهی م
] ﴾ بقپپپره.[185 :
یخواهپپد و خواهپپان یعنپپی» :خداونپپد آسپپایش شپپما را م
مشقت شما نیست«.
)(1
س سٌر«ن يُ ْ
دي َ و نیز پیپپامبر فرمپپوده اسپپت» :إ ِ ّ
ن ال ّ
یعنی :همانا دین آسان است .بنابراین ،بپپه جوانپپان بیپپداری
یگویم :قضیة فهم ،قضیة مهمی است ،مپپا بایپپد اسلمی م
بفهمیم که خداوند از بندگانش چپپه خواسپپته اسپپت؟ آیپپا از
یخواهد که از ادای عبادات ،خودشان را بپپه مشپپقت آنها م
بیاندازند یا از آنها خواسته که بر خود آسان بگیرند؟ شپپکی
یخواهپپد یخواهد با ما آسانی کنپپد و نم نیست که خداوند م
بر ما سختی روا دارد.
باب ).(27
)( -ترمذی شماره ) (148کتپپاب الطهپپارة بپپاب ) (112و ترمپپذی 3
گفته است :این حدیث حسن و صحیح است ،احمپپد در مسپپند بپپه
ترتیب و احمد شاکر شماره ) (244 / 12 – 7254و احمد شاکر
گفته است که :سندش صحیح است.
﴿﴾38
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
باد ،او بلنپپد
شد نه به من ناسزا گفت و نه مرا سرزنش کرد و نپپه مپپرا
زد«).(1
تها در مپپورد حکمپی کپه پیپامبر بعد از بیان این روای
یگویید؟! هنشین به کار گرفته چه م در رفتار با بادی
به نظر مپپن اگپپر فپپردی بیایپپد و در مسپپجدی از مسپپاجد
ادرار کند ،مپپردم همپپه بپپه سپپوی او خواهنپپد رفپپت و بپپه او
یکشی؟! از خدا بترس .....اما این یگویند :آیا خجالت نم م
کار اشتباه است.
یکنیم که مؤمنی که بپپه خپپدا و قیپپامت ایمپپان ما فکر نم
دارد بیاید و در مسجد ادرار کند ،مگر این که بر اثر نپپادانی
دست به چنین کاری بزند ،و نادانی حالت خاص خپپودش را
هنشین جاهل بود ،زیپپرا او از صپپحرا دارد ،و بدون شک بادی
یدانست که احترام مساجد واجب است ،اما آمده بود و نم
با حکمت ،این اعرابی یاد گرفت و به وظیفپپة خپپود نسپپبت
به مساجد آگاه شد .و اگر آن فرد اعرابی ادرارش را نیمپپه
یگذاشپپت و همپپانگونه کپپه اصپپحاب او را بازداشپپته تمام م
یآمد؟ امپپور ذیپپل ممکپپن بپپود یشد چه پیش م بودند بلند م
پیش بیایند:
مماندن ادرار ممکپپن بپپود بپپه عشدن و نیمه تما ) (1با قط
سلمتی او ضرری وارد شود.
یشپپپپدند و اگپپپپر ) (2لباسپپپپهایش بپپپپا ادرار آلپپپپوده م
یکپپردسهایش را برای پرهیز از آلودگی به ادرار بلند م لبا
یشپپد و همچنیپپن ممکپپن بپپود مسپپجد عپپورت او نمایپپان م
بیشتر آلوده شود ،پس ای دعوتگر به راه خدا ،آثار نیکویی
حکمت را ببین و در آن بیاندیش.
یبرد.
م
﴿﴾41
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
باشپپم ایپپن
کار را خواهم کرد ،من این جریان را بپپرای پیپپامبر بیپپان
کردم )و در روایت دیگری آمده است( این مسئله به گوش
پیامبر رسپپید و از مپپن پرسپپید و مپپن او را خپپبر کپپردم،
فرمود :بریره را آزاد کن به شرط این که ولئش بپپرای تپپو
یکنپپد،باشد ،زیرا ولء حق کسی است کپپه بپپرده را آزاد م
یگوید :پیامبر در میان مردم برخاست و بعد از عائشه م
حمد و ستایش خدا فرمود :چه شده بعضی از مردم را کپپه
یگذارند که در کتپپاب خپپدا وجپپود طهایی م در معاملت شر
ندارد هر شرطی که در کتاب خدا وجود ندارد ،باطل است
گرچپه صپدبار شپرط شپود ،زیپرا حکپم الهپی سپزاوارتر و
متر است و همانا ولء حق کسی است که شرط الهی محک
)(1
یکند« . برده را آزاد م
شاهد در ایپپن ،انکپپار صپپحیح و رسپپای پیپپامبر اسپپت کپپه
فرمود» :چپپه شپپده بعضپپی از مپپردم را« .و اینگپپونه روش
هداشتن راز آنهپپا باشپپد و احتمال دارد به خاطر پوشیده نگا
احتمال دارد که به خاطر شدت باشپپد ،گویپپا آنهپپا در جپپایی
نیستند که بتوان آنها را نام برد گرچپپه احتمپال منظپپور اول
یرود و پیامبر از باب ستر و پوشپپیدن عیپپب از بیشتر م
یها و غیپپره آنها نام نبرد ،زیرا مناسپپب نیسپپت در سپپخنران
کسی را نام برد ،زیرا اگر گفته شود فلنپپی چنیپپن و چنپپان
گفته است آن شخص در میان مردم رسوا خواهد شد.
یآید این است کپپه، و مطلبی دیگر که در این حدیث برم
یگذارند که در کتپپاب خپپدا طهایی م پیامبر فرمود» :شر
وجود ندارد؛ پس هر شرطی که در کتاب خدا وجود نداشته
باشد باطل است گرچه صدبار شرط شود«.
پپپس هپر شپرطی کپه در کتپاب خپپدا و سپپنت پیپپامبر
وجود نداشته باشد ،شپپرطی باطپپل و مپپردود بپپه صپپاحبش
بازگردانده شود.
پس شما در مورد قوانینی که مخالف بپپا شپپریعت الهپپی
یگویید؟!! است چه م
آیا قوانین باطل اند یا نه؟!
بله این قوانین هرکسی آن را وضع کند باطپپل هسپپتند و
باید آن را ترک کرده و باری هیچکسی جایز نیسپپت کپپه بپپه
آن تمسک جوید.
پس هر شرطی که در کتاب خدا نیست ،گرچه صپپد بپپار
شرط شود حکم و قضای الهی سزاوارتر است یعنی آنچپپه
)( -بخاری به شماره ) (2562الفتح ) (190 / 5کتپپاب المکپپاتب 1
)( -این داستان را بخاری به روایپپت عائشپپه بپپه طپپور کامپپل ذکپپر 1
)( -بخپپاری بپپه روایپپت ابپپوهریره شپپماره ) (657الفتپپح )/ 2 1
).(23
﴿﴾58
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
سپپپپپپپپپپوء
استفاده کننپپد و در مفهپپوم زشپپت و دشپپنام آمیپپز بکپپارش
ببرنپپد( و بگوئیپپد) :انظرنپپا( )بپپر مپپا نظپپر انپپداز ،درمپپانگر،
رعایتمان کن«(...
های نهپپی نمپپوده خداوند متعال وقتی آنها را از گفتن کلم
های دیگر به جای آن راهنمپپایی کپپرده اسپپت و به گفتن کلم
فرموده :نگویید )راعنا( )رعایتمان کن و مپپا را بپپپای( بلکپپه
بگویی) :انظرنا( )بر ما نظر انداز( پس تو هرگپپاه راهپپی را
که خداوند حپپرام قپپرار داده اسپپت بپپر روی مپپردم بسپپتی،
برای آنها دری را از خلل بگشا؛ زیرا مپپردم بپپه ناچپپار بایپپد
حرکت کنند و باید کار کننپپد همپپانطور کپپه در حپپدیث آمپپده
م«) .(1بهپپترین َ َ
مسسا ٌه ّ
و َ
ث َ ر ٌ
حسسا ِ
ء َ
ما ِ
سس َ
صسدَقُ ال ْاسپپت» :أ ْ
تکننده در امور خیر یپپا مها )حارث( کاسب و)همام( )هم نا
شپپر( اسپپت .و پیپپامبر چنیپپن رفتپپار نمپپود هنگپپامی کپپه
خرمای خیبر پیش او آورده شد ،فرمپپود :آیپپا همپپة خرمپپای
خیبر اینگونه است؟ گفتند :نه ،اما ما یپپک صپپاع از خرمپپای
مرغوب را به دو صاع ،و دو صاع را بپپه سپپه صپپاع خرمپپای
یخریم ،پیپپامبر فرمپپود :چنیپپن نکنیپپد ،بلکپپه نامرغوب م
همه را به درهم بفروشید و بپپا آن درهپپم خرمپپای مرغپپوب
بخرید).(2
پیامبر وقتی دروازة حرام را به سوی آنهپپا بسپپت راه
جایز را برای آنهپپا گشپپود و آنهپپا را بپپه راه حلل راهنمپپایی
کرد که خرمای نامرغوب را بفروشند و با پپپول آن خرمپپای
مرغوب بخرند.
پس برای دعوتگر مناسب است که وقپپتی آنچپپه ممنپپوع
است ،آن را برای مردم بیان کنپپد آنهپپا را بپپه آنچپپه مبپپاح و
جایز است راهنمایی کند.
اما نرمی و مهربانی و اسپپتفاده از آن چیپپزی اسپپت کپپه
هرکس اگر به بررسی دستورات و سیرة پیامبر بپردازد
خواهد دید که پیامبر نسبت به امت مهربان بوده است.
و بپپارزترین مثپپال در ایپپن مپپورد داسپپتان صحرانشپپینی
های از مسپجد شپروع است که وارد مسجد شد و در گوشپ
به ادرارکردن نمود ،مردم خواستند او را سرزنش کپپرده و
)() -راعنا( از مادة رعی به معنی رعپپایت ولپپی یهودیپپان آن را از 2
یگرفتند.
مادة )رعن( به معنی رعونت یعنی حماقت م
)( -ابوداود شماره ) (4950کتاب الدب باب ) 69ت 61 /م(. 1
)( -احمد (198 / 3) :و دارمپپی ) (303 / 2و ترمپپذی )(2499 1
بخش دوم
رهنمودهایی برای جوانان
بیداری اسلمی
﴿﴾69
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
خها
شها و پاس
پرس
)( -ابوداود به شماره ) (3641کتاب باب العلپپم ) (1و ابپپن مپپاجه 1
)( -این حدیث را شیخ آلبانی /ضعیف قرار داده است ،نگاه کنیپپد 1
.(44
﴿﴾74
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
گاهی
یدهی و تو در آن
مردم را به مسئلة مشخصی دعوت م
مسئله علم و آگاهی داری .و پیامبر فرموده است:
»تبلیغ کنید از طرف من حتی اگر یک آیه باشد«.
)( -شرح واسطی تپپألیف محمپپد خلیپپل هراسپپی چپپاپ )– 1407 1
1987م ص .(103
﴿﴾103
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
از خدا و از
پیغمبر اطاعت کنید و از کپپارداران و فرمانپپدهان مسپپلمان
خود فرمانبرداری نماییپپد و اگپپر در چیپپزی اختلف داشپپتید،
آن را بپپه خپپدا و پیغمپپبر برگردانیپپد ،اگپپر بپپه خپپدا و روز
رستاخیز ایمان داریپپد ،ایپن کپار بپپرای شپپما بهپتر و خپپوش
متر است«. فرجا
﴿
] ﴾ شورا:
.[10یعنی» :در هر چیزی که اختلف داشته باشپپید داوری
یگردد«. آن به خدا واگذار م
پس در مورد کسی که از جادة صواب در عقیده و یپپا در
عمل منحرف شده است ،یعنپپی در امپور علمپی و عملپپی،
وظیفة ما این است که با او مناقشه کنیپپم تپپا حپپق برایپپش
روشن گپپردد و بپپه حپپق بپپازگردد ،امپپا در مپپورد اشپپتباهات
چنین فردی ما باید اشتباه را بیان کنیم و به اندازة تپوان از
آن تحذیر کنیم و بپپا وجپپود ایپپن مپپا نبایپپد از خداونپپد ناامیپپد
تهای بزرگی بشویم ،زیرا خداوند اقوامی را که دارای بدع
بوده اند ،هدایت نموده و آنها را به حپپق بازگردانپپده و آنهپپا
به اهل سنت گرویده اند و بر هیچیک از ما پوشیده نیسپپت
که در مورد ابوالحسپپن اشپپعری /مشپپهور اسپپت کپپه او تپپا
چهل سال با گروه معتزله بود ،بعد برای مپدتی کمپی بهپتر
شد پس از آن خداوند او را بپپه راه راسپپت و مپپذهب امپپام
احمد که مذهب اهل سنت و جماعت است ،هپپدایت نمپپود.
پس خلصه این که مسائل عقیدتی مهم است و باید در آن
یکپپدیگر را نصپپیحت نمپپود ،همپپانطور کپپه در امپپور عملپپی
خیرخواهی و نصیحت واجب است.
)( -قسمتی از حدیث شماره ) (946به روایت ابن عمر بخپپاری – 1
باب ).(87
﴿﴾111
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
هپپر نظپپری
در عقیپپده کپپه بپپرخلف مپپذهب سپپلف و پیشپپینان باشپپد،
نپذیرفتن و انکار آن واجب است ،و باید مردم را از فپپردی
یورزد برحپپذر کپپه در عقیپپده بپپا مپپذهب سپپلف مخپپالفت م
داشت.
).(33
﴿﴾119
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
چیزی پند
نپذیرد است ،به خاطر این است که در این صورت او از
بزرگترین موعظه که قرآن و سنت پیامبر است روی
یتابد .بنابراین ،اگر گاهی در بیابان در حال رانندگی قرار م
شدادن به آن بهتر راه برود یخواست با گو داشت و یا م
اشکالی ندارد.
ههایی را که برای دعوتگر جایز نیست که برنام
یحجاب را به همراه موسیقی است و یا زنان ب
یگذارد ،تماشا کند نمایش م
ههایی را که } {41آیا برای دعوتگر جایز است که برنام
یحجاب را همراه با موسیقی پخش می شود و یا زنان ب
یگذارد ،تماشا کند؟ به نمایش م
* بپپر دعپپوتگر لزم اسپپت وقپپتی چنیپپن چیپپزی را دیپپد
انکارش کرده و آن جا ننشیند و آن برنامه را تماشپپا نکنپپد،
زیرا موسیقی گرچه متأسفانه در زمان ما زیاد شده حپپرام
مبودن آن حدیثی است که در بخپپاری بپپه است ،و دلیل حرا
روایت ابومالک اشعری آمده اسپپت کپپه پیپپامبر فرمپپود:
ُ ن أَ ْ
ري سَر وال ْ َ
ح ِ ح سَر َ ن ال ْ ِ حّلو َست َ ِمِتى ي َ ْ
نأ ّ م ْم ِ وا ٌ ق َ كون َ ّ»ل َي َ ُ
وال ْ َ وال ْ َ
)(1
ف« یعنی» :در میان امت من اقوامی ز َ عا ِم َ مَر َ خ ْ َ
به وجود خواهد آمد کپپه زنپپا و پوشپپیدن لبپپاس ابریشپپمی و
یدانند« ،و علمپپاء گفتپپه شراب و آلت موسیقی را حلل م
انپپد :کپپه کلمپپة معپپازف کپپه در حپپدیث آمپپده یعنپپی همپپة
لزدن را یشود و فقط طب هخوانی م چیزهایی که با آن آواز
در ایام عروسی و یا بپپه خپپاطر آمپپدن فپپرد غپپایب اسپپتثناء
کرده اند ،امپپا دیگپپر آلت لهپپو و سپپرگرمی حپپرام اسپپت و
ههپپا و جپپایز نیسپپت ،امپپا مشپپاهدة زنپپان در خلل برنام
هکردن به آن لپپذت تانگیز باشد یا با نگا مهایی اگر شهو فیل
برده شود ،شکی نیسپپت کپپه حپپرام اسپپت ،و اگپپر بپپه ایپپن
یکنپپم، صورت نباشد ،من در این حال از حکم آن توقپپف م
یدانند.
اما بعضی از برادران آن را به هرحال حرام م
باب .(6
﴿﴾120
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
از شما
منکری را دید آن را با دستش تغییر بدهد ،اگر نتوانست با
زبانش«......؟
* تضادی میان این دو حدیث وجود ندارد ،چون گفتة
پیامبر که فرموده :آن را با دست تغییر بدهد ،معنایش
این است که اگر نتوانست منکر را با چیزی دیگر تغییر
دهد ،آن را با دست تغییر دهد ،سپس اگر ممکن باشد که
مدهندة آن تغییر دهد ،از همان راه منکر را به وسیلة انجا
استفاده کند ،اینگونه که به طور مثال فردی در دستش
یکند ،و وسیلة لهوی باشد که با آن خودش را سرگرم م
یگوید :این چیز حرام است ،و باید آن را دعوتگر به او م
بشکنی ،سپس اگر فرد دعوت داده شده خودش آن را
عشدن به بشکند ،بهتر است ،زیرا ممکن است به علت قان
نادرستی کار و یا از ترس الهی آن را بشکند ،مهم این
است که اگر خودش مستقیم اقدام به شکستن آن نماید،
بهتر از این است که تو جلو بروی و آن را بشکنی و اگر
یتوانی خودت آن را بشکنی و اگر توانایی ممکن نباشد ،م
شکستن آن را نداری ،پس با زبانت برای تغییر منکر اقدام
کن و اگر با زبان هم نتوانستی در قلب خود آن را انکار
کرده و زشت بدان.
بنابراین ،بر طلب لزم است که هرگاه کسی سخن
باطلی گفت ،یا نوشت ،باید قبل از این که او را رد کنند ،یا
پاسخ دهند با نویسنده یا گوینده ارتباط برقرار نمایند،
شاید نویسنده یا گوینده از سخنش برگردد ،و بر او لزم
است هرگاه دانست که او بر اشتباه بود ،اشتباه خود را
برای مردم بیان دارد ،قبل از این که کسی برای
خگفتن به او با نوشتاری یا سخنی اقدام نماید ،زیرا پاس
فشدن اهل علم بنوشتن علیه یکدیگر باعث ضعی کتا
خواهد بود ،چون هرگاه مردم ببینند که طلب و علماء در
ینگارند ،جبهه علماء پیش آنها ضعیف رد یکدیگر مطالبی م
می شود ،خواه این کار از طرف منتقد و ردکننده باشد ،یا
از طرف کسی که رد شده باشد ،در ضمن این که این کار
یدانند که ینماید ،زیرا مردم نم
اذهان مردم را مشوش م
حق با چه کسی است ،اما اگر انسان پیش این گوینده که
به نظر او مرتکب اشتباه است ،و دلیل اشتباه او را بیان
کند و با او مناقشه نماید ،زیرا ممکن است فرد مخالف
متری باشد و در موضوع با یکدیگر دارای دلیل محک
یخواهد شریعت مناقشه کنند ،به گمان من کسی که م
الهی حاکم شود به حق باز خواهد گشت ،یا حد اقل
﴿﴾121
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
یگوید:
م
یگویم ،اگر تو دلیل بهتری
من به این دلیل چنین م
یدانی ،اشکالی ندارد که آن را بیان کنی ،بلکه باید آن را م
بیان کنی ،اگر به نظر تو حق برخلف آنچه که من
یگویم هست. م
با وجود این به نظر من راه سالم این است که نباید
اشتباه دیگران را برای مردم مطرح کرد ،و سپس آنها را
مورد انتقاد قرار داد ،و رد نمود ،بلکه فقط خودش حق را
بیان دارد ،بدون این که به او اشاره نماید ،و اینطور بگوید:
اگر فردی چنین بگوید ،یا سخنش چنین است ،تا مردم حق
هورزی در میان مردم بوجود نیاید، را بدانند و دشمنی و کین
مگر این که فرد مخالف اهل بدعت باشد ،در این صورت
واجب است که اشتباه او بیان شود و شخص او نام برده
شود ،تا مردم فریب او را نخورند ،اما مسایل اجتهادی که
شریعت گنجایش آن را دارد ،و آن را گسترده نهاده است،
بهتر این است که در آن شیوة حکمت و جمع قلوب را تا
حد امکان به کار برد.
(381 / 6کتاب بدء الخلق ،باب ) (10و مسلم به شماره )– 51
(2989کتاب الزهد و الرقائق ،باب ).(7
﴿﴾124
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
مؤمن
باید مخلص باشد
یدهد ،و از } {45مردی اعمال نیکو و صالح انجام م
یکند ،تا کارهایشان را از مردم پوشیده ترس ریا تلش م
نگاه دارد ،اما وقتی مردم به کارش پی ببرند ،بدون قصد
او ،احساس شادی و خوشحالی کند ،آیا این ریا شمرده
یشود؟م
و آیا ترک عمل صالح جلو مردم ریا است؟
* باید مؤمن کارهایش را فقط خالص برای رضپپای خپپدا
ههایی کپپه بپپه قلبپپش خطپپور انجام دهد ،و نباید بپپه وسوسپ
یکند در این که او ریاکار اسپپت تسپپلیم شپپود ،زیپپرا اگپپر
م
هها شود ،بسپپیاری از کارهپپای نیپپک را انجپپام تسلیم وسوس
نخواهد داد ،و مؤمن مخلص کسی اسپپت کپپه گپپاهی عمپپل
یکنپپد ،و گپپاهی آن را پوشپپیده انجپپام نیکپپش را اظهپپار م
یکنپپد .بنپپابراین،
یدهد ،هرچه مصلحت باشد ،همانطور م م
لهپای خپود را در پنهپپانی و آشپکار خداوند کسانی را که ما
یکنند ستایش نموده است ،و فرموده است﴿ : انفاق م
] ﴾بقره .[274 :یعنی» :کسانی
کپپه دارائی خپپود را در شپپب و روز )و در همپپة احپپوال و
یبخشند ،مزدشان نپپزد اوضاع( و به گونة پنهان و آشکار م
پروردگارشان محفوظ است ،و نه ترسی بپر آنپان اسپت و
نه ایشان اندوهگین خواهند شد«.
هکاری است، یکاری در پوشید بنابراین ،گاهی خیر و خوب
و گاهی خیر و خوبی در آشکاراکردن است .و تو ای بپپرادر
مسلمان! نگاه کن کدامیک بهتر اسپپت ،آن را انجپپام بپپده و
از ریا باز بیا ،و از آن دوری کن و هرگپپز خپپودت را بپپه ایپپن
عادت نده که کاری را به خاطر این انجام دهپپی کپپه مپپردم
ببینند و یا این که کاری را به خاطر این کپپه مپپردم بداننپپد ا
نجام دهی ،و اما خوشحالی که برای تپپو بعپپد از انجپپام کپپار
های پیش آمپپده و تپپو کپپار را بپپرای رضپپای الهپپی انجپپام داد
های برای مؤمنپپان اسپپت برایت مضر نیست ،بلکه این مژد
کپپه خداونپپد در مپپورد آنپپان فرمپپوده اسپپت ﴿ :
﴿﴾125
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
] ﴾یونس .[64-62 :یعنی» :هان ،ب
یگمان
دوسپپپتان خداونپپپد ترسپپپی بپپپر آنپپپان نیسپپپت ،و غمگیپپپن
یگردند ،کسانی که ایمان آورده اند و تقپپوا پیشپپه کپپرده نم
اند ،برای آنان در دنیا و آخرت بشارت است«.
پس میان فپپردی کپپه کپپار نیپپک را بپپه خپپاطر ایپپن انجپپام
یدهپپد کپپه مپپردم ببیننپپد و او را سپپتایش کننپپد و میپپان م
یدهپپد ،امپپاشخصی که عملش را برای رضای خدا انجام م
یکننپپد ،خوشپپحال وقپپتی مپپردم از کپپار او اطلع پیپپدا م
یشود و این خوشحال برای او ضرری ندارد. م
اما اگر گاهی عمل صالح را از ترس ریا ترک کند ،این
ههای شیطانی است که شیطان در قلب القا نیز از وسوس
یکند ،پس تو باید عبادت را انجام دهی ،گرچه به دلت م
یکنی و اگر چنین خطور نماید که تو برای ریا عبادت م
ن َ
شي ْطا ِن ال ّم َه ِ احساس نمودی ،بگو» :أ َ ُ
عوذُ ِبالل ّ ِ
جيم ِ« و از خدا کمک بخواه ،و عبادت را انجام بده. الّر ِ
)( -بخاری بپپه روایپپت ابوایپپوب انصپپاری شپپماره حپپدیث )(6077 2
)( -داستان توبة کعب بن مالک و دوستانش را بخاری بپپه شپپماره 1
)( -از حدیث براء بن عازب که احمد و ابوداود و غیره نیز روایپپت 1
کرده اند.
﴿﴾130
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
اکنون
یگیرد) .(2این نیز بیان مطلب خاصی
مورد سؤال قرار م
است و سخنرانی نیست.
در تحقیق شرح السنه امام بغوی ) (418 / 5گفته اسپپت ،سپپند
این حدیث حسن است.
﴿﴾131
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
خداوند بنی
اسرائیل را به خاطر این کار سرزنش نموده و فرموده
﴾ یعنی :آیااست ﴿ :
یفهمید.نم
ب« متفپپق ة ال ْ َ
عسَر ِ زيسَر ِ
ج ِ
ن َ
مس ْ
ن ِ
كي َ
ر ِ
ش ِ جوا ال ْ ُ
م ْ ر ُ با عبارت »أ َ ْ
خ ِ
علیه است.
)( -قسپپمتی از حپپدیث بخپپاری بپپه روایپپت عبپپدالله بپپن عبپاس ب 2
)( -بخاری روایت کرده است از حدیث ابوهریره شماره )(50 1
)( -بخاری ،حدیث ابوذر الفتح ) (415 / 13کتاب التوحید ،باب 1
)( -بخپاری روایپپت کپرده اسپت بپپه شپماره ) (4854الفتپپح )/ 8 1
.(4
﴿﴾180
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
} {94آیا
انعقاد جلسة مناظره ،میان ادیان درست است ،مانند
مناظره دعوتگر احمد دیدات و کشیش نصرانی؟
* مناظره میان مسلمانان و کفار در صورت نیاز واجپپب
است ،خداوند تعالی بپپه پیپپامبرش گفتپپه اسپپت﴿ :
] ﴾آل عمران .[64 :یعنی» :بگو ای اهل کتاب! بیاید به
های که میان ما و شما مشپپترک اسپپت سوی سخن دادگران
کپپه جپپز خداونپپد یگپپانه را نپرسپپتیم ،و چیپپزی را شپپریک او
نکنیم ،و برخی از ما برخی دیگر را به جای خداوند یگانه به
خدایی نپذیرید ،پس هرگاه سر برتابند بگویید :گپپواه باشپپید
که ما مسلم و منقاد هستیم« .و داستان منپپاظرة ابراهیپپم
بپپا پادشپپاهی کپپه در مپپورد پروردگپپارش بپپا او بپپه مجپپادله
برخاسپپته بپپود ،و منپپاظرة ابراهیپپم بپپا قپپومش بپپرای مپپا
مشخص است ،ابراهیم با قومش مناظره کرد و گفت﴿ :
] ﴾ انعپپپپام .[79 -76 :یعنپپپپی:
های را دیپپد،
»هنگپپامی کپپه شپپب او را دربپپر گرفپپت ،سپپتار
گفت :این پروردگار من است ،اما هنگامی که غروب کپپرد،
یدارم ،و هنگپپامی بکننپپدگان را دوسپپت نم گفت :من غرو
که مپاه را در حپال طلپوع دیپد ،گفپت :ایپن پروردگپار مپن
است ،ولی هنگام که غپپروب کپپرد ،گفپپت :اگپپر پروردگپپارم
مرا راهنمایی نکند ،بدون شک از زمرة قوم گمراه خپپواهم
بود ،و هنگامی که خورشید را در حپپال طلپپوع دیپپد ،گفپپت:
﴿﴾181
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
ایپپپپپپپپپپپن
پروردگار من است ،اما هنگامی که غروب کرد ،گفپپت :ای
یکنیپپد بیپپزارم،یگمان من از آنچه انبپپاز خپپدا م قوم! من ب
نها و
یکنپپم کپپه آسپپما یگمان من روی به سپپوی ذاتپپی م ب
زمیپن را آفریپده اسپت ،و بپه کنپارم و از زمپپرة مشپرکان
یکند ،علم به اسلم و نیستم« اما باید فردی که مناظره م
هکننده به آن معتقد است ،علپپم و به دینی که طرف مناظر
آگاهی داشته باشد ،تپپا بتوانپپد طپپرف را محکپپوم و سپپاکت
یکند به دو چیپپز نیپپاز دارد، نماید ،چون فردی که مناظره م
لکردن دلیپل طپپرف ،و یکپپی اثبپپات دلیپل خپپود و دوم بپاط
تداشپپتن بپپر عقیپپده طپپرف برای این کار راهپپی جپپز شناخ
مقابل نیست ،تا اینگونه بتواند دلیل او را درهپپم بشپپکند ،و
باید دعوتگران به اسلم بدانند که دلیل اهل باطل ضپپعیف
و شکستنی است ،و عقیدة باطل آنها از بین خواهد رفپپت،
همانگونه که خداوند متعال فرموده است﴿ :
] ﴾ شپپورا .[16 :یعنپپی:
یپردازند،
»کسانی که در بارة خدا به مخاصمه و مجادله م
یکنند ،آنهم زمانی که پذیرفته شپپده و دلیل و برهان ذکر م
است ،خصومت آنان بیهپپوده و دلیپپل و براهیپپن ایشپپان در
پیشگاه پروردگارشان باطپل و ناپپپذیرفتنی اسپت ،و خشپپم
یگپپردد و عپپذاب سپپختی خواهنپپد شپپدید گریبانگیرشپپان م
داشت«.
و فرمپپپپپوده اسپپپپپت﴿ :
] ﴾ انبیپپپپپپاء:
یاندازیم و حپپق،
.[18یعنی» :بلکه حق را به جان باطل م
یپاشپد ،و باطپل هرچپه زودتپرمغز سر باطپل را از هپم م
یشود ،وای بر شپپما بپه سپپبب توصپپیفی کپهمحو و نابود م
یکنید«.م
های که میان دعوتگر و من شاهد قسمتی از مناظر
اسلمی احمد دیدات و کشیش مسیحی انجام گرفت
بودم ،و بسیار مورد پسندم واقع شد ،و به من اطلع داده
شد که در نهایت ،او آن کیشش را شکست داده و کشیش
﴿﴾182
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
از مناظره
دست کشیده و ناتوانی خویش را اظهار کرده است.
بنابراین ،بر این گوینده لزم اسپپت کپپه بسپپوی خپپدا بپپاز
گردد ،و از این دروغ بزرگ توبه کنپپد ،و بپپه صپپراحت اعلم
کند که اینها کافر هستند ،و اهل جهنم اند ،و این که بر آنها
لزم است از پیامبر امی محمد پیروی کنند ،زیرا محمپپد
مژدة عیسی است ،و محمد برای یهود و نصارا شناخته
یشناسپپند کپپه فرزنپپدانشده است و آنها او را همانطور م
یشناسند ،خداوند تعالی فرمپپوده اسپپت﴿ : خود را م
] ﴾اعراف .[157 :یعنی» :کسانی که پیپپروی م
یکننپپد
از فرستادة خدا پیغمبر امی که در تورات و انجیل نگاشپپته
یدهپپد و از کپپار
ییابند ،او آنان را بپپه کپپار نیپپک دسپپتور م
م
ینمایپپد و
هها را برایشان حلل م یدارد ،و پاکیز
زشت باز م
یاندازد و بنپپد ویسازد ،و فرو م کها را بر آنان حرام م ناپا
یآورد ،پپپس کسپپانی کپپه بپپه اوزنجیپپر را از ایشپپان بپپدر م
ایمان بیاورند و از او حمایت کنند ،و وی را یاری دهنپپد و از
نپپوری پیپپروی کننپپد کپپه بپپه همپپراه او نپپازل شپپده اسپپت،
یگمان آنان رستگارند«. ب
.(70
﴿﴾191
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
و عیسپپپپی
به آمپپدن محمپپد مپپژده داده اسپپت ،و خداونپپد در قپپرآن
سپپخن عیسپپی را حکپپایت کپپرده اسپپت ﴿ :
] ﴾ صپپف:
.[6یعنی» :و خاطر نشان ساز زمانی را کپپه عیسپپی پسپپر
مریم گفت :ای بنی اسرائیل من فرسپپتادة خپپدا بپپه سپپوی
شما بوده ،و توراتی را که پیش از من آمده است ،تصدیق
یآیپپد و نپپام او احمپپدیکنم و به پیغمبری که بعد از من م م
یدهم ،اما هنگامی که آن پیغمپپبر همپپراه بپپا است ،مژده م
معجزات روشن و دلیل متقن به پیش ایشان آمپپد ،گفتنپپد:
این جادوی آشکاری است«.
وقتی فردی که به آمدنش مژده داده بود ،یعنی احمد ،با
دلیل روشپپن پیپپش آنهپپا آمپپد ،گفتنپپد :ایپپن سپپحر آشپپکاری
یکنیپپم کپپهاست .بنپپابراین ،مپپا ادعپپای ایپپن نصپپارا را رد م
گفتند :فردی که عیسی به آمدنش مژده داده احمپپد اسپپت
یگوییم که خداوند فرموده اسپپت﴿ : نه محمد .ما م
.﴾
و بعد از عیسی پیامبری جز محمد نیامده و محمد،
احمد است ،اما خداوند به عیسی الهام کرد که محمد را
احمد بنامد ،چون احمد اسم تفضیل از مادة حمد است ،و
یکند و از همة محمد بیشتر از همة مردم خدا را ستایش م
مردم دارای صفات کاملتری است که پیش از همه سزاوار
ستایش است ،پس اگر احمد را اسم تفضیل از باب اسم
های که بیشتر از همة مردم فاعل قرار دهیم ،به معنی بند
یکند ،خواهد بود ،و اگر صیغة تفضیل را خدا را ستایش م
از باب مفعول قرار دهیم به معنی ،فردی که بیشتر از
یشود ،پس او همه مردم سزاوار حمد و ستایش است ،م
ششونده( است که با شکننده( و محمود )ستای حامد )ستای
کاملترین صیغه که بر حمد دللت کند ،یعنی احمد
نامگذاری شده است.
یگویم :هرکسی کپپه گمپپان کنپپد در زمیپپن دینپپی و من م
یپپپذیرد ،چنیپپن غیر از دین اسلم هست که خداوند آن را م
﴿﴾192
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
کسی کافر
است و هیچ شکی در کفر او نیست ،چون خداوند عزوجپپل
فرمپپوده اسپپت ﴿ :
] ﴾ آل عمپپران.[85 :
یعنپپی» :و کسپپی کپپه غیپپر از اسپپلم آیینپپی برگزینپپد ،از او
یشود و او در آخرت از زمرة زیانکپپاران خواهپپد پذیرفته نم
بپپپپود« ،و خداونپپپپد فرمپپپپوده اسپپپپت﴿ :
] ﴾ مائده .[3 :یعنی» :امپپروز
دین شما را برایتان کامل کردم و نعمپپت خپپود را بپپر شپپما
تکمیل نمودم و اسلم را به عنپپوان آییپپن پسپپند خپپدا بپپرای
شما برگزیدم«.
یفرمایپپپپپپپد ﴿ : و نیپپپپپپپز م
یگمان دین ] ﴾آل عمران.[19 :یعنی» :ب
در پیشگاه خدا اسلم است«.
یکنم که این گوینده باید بنابراین ،برای بار دوم تکرار م
توجه کند و برای همة مردم بیان کند که یهود و نصارا کافر
هستند ،چون برای آنها اقامة حجت شده و رسالت به آنها
رسیده ،اما آنها از روی عناد و کینه کفر ورزیدند.
و یهود با )مغضوب علیهم( افرادی که خدا بر آنها خشپپم
یشوند ،چون آنهپپا حپپق را دانسپپته و بپپا آن گرفته نامیده م
مخپپالفت ورزیدنپپد و بپپه نصپپاری )ضپپالین( گمراهپپان گفتپپه
یشود ،چون آنها به دنبال حق بودند ،امپپا گمپپراه شپپده و م
به حق نرسیدند ،اما اکنون همة آنها حق را شپپناختند ،ولپپی
با آن مخالفت ورزیدنپپد .بنپپابراین ،همپپه آنهپپا سپپزاوار و در
معرض خشم الهی هسپپتند ،و مپپن همپپة یهپپود و نصپپاری را
یدهم که به خدا و تمام پیامبرانش ایمپپان بیاورنپپد دعوت م
بهایشپپان بپپهو از محمد پیروی کنند ،چپپون آنهپپا در کتا
همیپپن چیپپز دسپپتور داده شپپده انپپد ،همپپانگونه کپپه خداونپپد
متعپپپال فرمپپپوده اسپپپت ﴿ :
﴾193﴿
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
:﴾ ]اعپپپپپراف
»و برای ما در این دنیا و آن دنیا نیکی: یعنی.[158 -156
: گفت، چرا که ما به سوی تو بازگشت کرده ایم،مقرر دار
یرسپپانم و رحمپپت عذاب خود را به هرکس کپپه بخپپواهم م
آن را بپپرای کسپپانی،من همپپه چیپپز را دربپپر گرفتپپه اسپپت
مقرر خواهم داشت که پرهیزکاری کنند و زکات بدهند و به
،یکننپپد از فرسپپتادة کسانی که پیپپروی م،آن ایمان بیاورند
او آنان،ییابند پیغمبر امی که در تورات و انجیل انگاشته م
و،یدارد یدهد و از کار زشت باز م را به کار نیک دستور م
کهپپا را بپپر آنپپان
ینمایپپد و ناپا هها را برایشان حلل م پاکیز
یانپپدازد و بنپپد و زنجیپپر را از آنپپان یسازد و فرو م
حرام م
پس کسپپانی کپپه بپپه او ایمپپان بیاورنپپد و از او،یآورد بدر م
و وی را یاری دهند و از نوری پیروی کنند کپپه،حمایت کنند
،یگمپپان آنپپان رسپپتگارند ب،به همراه او نپپازل شپپده اسپپت
ای مپپردم مپپن فرسپپتادة خپپدا بپپه سپپوی همگپپی شپپما:بگو
نها و زمین از آن اوسپپت جپپز خدایی که ملک آسما،هستم
﴿﴾194
قواعد و رهنمونهای بیداری اسلمی
او معبپپپپود
یگردانپپد،یمیرانپپد و زنپپده م بحقی نیست ،او اسپپت کپپه م
پس ایمان بیاورید به خدا و فرسپپتاده اش آن پیغمپپبر درس
نهایش دارد از او پیروی های که ایمان به خدا و سخ نخواند
کنید تا هدایت یابید«.
و همانطور که پیپپامبر فرمپپوده اسپپت :بپپه دو پپپاداش
دست پیپپدا کننپپد ،سپپه نفپپر هسپپتند کپپه بپپه آنهپپا دو پپپاداش
یرسد» :مردی از اهل کتاب که به پیپپامبرش ایمپپان آورد م
و به محمد هم ایمان آورده است« .من به سپپخنی از
)(1
صاحب القناع در باب حکم مرتد دست پیپپدا کپپردم کپپه در
یگوید .......» :یا این که افرادی که دینپپی ادامه سخنش م
غیر از اسلم انتخاب کرده اند ،مانند نصاری را کافر ندانپپد
بشپپان را درسپپت بدانپپد، یا در کفرشان شپپک کنپپد یپپا مذه
کافر است«.
و از شیخ احمد عبدالحلیم نقل شده است که »هرکسی
عقیده داشته باشد که کلیساها خانپپة خپپدا هسپپتند ،و در آن
یشود ،و کارهایی که یهود و نصپپاری انجپپام خدا پرستش م
یدهند ،عبادت و اطاعت برای خدا و پیپپروی از پیپپامبرش م
یشود و یا این که خداونپپد کپپار آنهپپا را دوسپپت محسوب م
یپسندد و یا آنها را برای بازگشایی کلیساها و یدارد ،و م م
اقامة دین یهود و نصاری کمک کنپپد و عقیپپده داشپپته باشپپد
کپپه چنیپپن کارهپپایی طپپاعت و عبپادت الهپپی هسپپت ،چنیپپن
فردی کافر است« و همچنین در جایی دیگری گفته اسپپت:
یهپپا در»هرکسپپی عقیپپده داشپپته باشپپد کپپه دیپپدار ذم
کلیساهایشان باعث نزدیکی بپپه خپپدا و عبپپادتی بپپرای خپپدا
یشود«. است چنین فردی مرتد و از دین اسلم خارج م
و این گفتة شیخ مطلبی را که ما در ابتدای پاسخ عپپرض
یکند ،و این مطلبی است کپپه در آن ابهپپامی کردیم تایید م
وجود ندارد .والله المستعان.