You are on page 1of 6

‫بخش اول‬

‫نام‪ ،‬موضوع‪ ،‬مدت و مركز اصلي شركت‬


‫ماده ‪ :١‬نام شركت ‪) .................................................................................................. :‬سھامي خاص(‬
‫ماده ‪ :٢‬موضوع فعاليت شركت عبارت است از ‪:‬‬
‫‪.......................................................................................................................................‬‬
‫ماده ‪ :٣‬مدت شركت‬
‫از تاريخ ثبت به مدت نامحدود تعيين شده است‪.‬‬
‫ماده ‪ :٤‬مركز اصلي شركت و شعبه ھاي آن‪:‬‬
‫مركز اصلي شركت‪:‬‬
‫‪ .....................................................................................‬کدپستی ‪............................ :‬‬
‫تبصره‪ :‬ھيئت مديره مي تواند مركز قانوني شركت را به ھر كجا كه صالح و مصلحت بداند منتقل و يا شعبه ھايي را تاسيس‬
‫نمايد‪.‬‬
‫بخش دوم‬
‫سرمايه و سھام‬
‫ماده ‪ :٥‬سرمايه‬
‫سرمايه نقدي شركت مبلغ ‪ ...........................‬﷼ که منقسم به ‪ ............‬سھم بانام ‪ ................‬ريالی و ‪..........‬‬
‫سھم بي نام مي باشد و مبلغ ‪ ..........‬﷼ نقداً پرداخت و مبلغ ‪ ..........‬﷼ بقيه از طرف صاحبان سھام تعھد شده است‪.‬‬

‫ماده ‪ ٦‬پرداخت بقيه مبلغ اسمي سھام ‪:‬‬


‫قسمت پرداخت نشده مبلغ اسمي سھام مذكور در ماده ‪ ٥‬برحسب احتياجات شركت در موعد يا مواعدي كه طبق تصميم ھيات‬
‫مديره تعيين ميشود پرداخت ميگردد و دراين مورد ھيات مديره وفق مواد ‪ ٣٥‬تا ‪ ٣٨‬اليحه قانوني اصالح قسمتي از قانون‬
‫تجارت اقدام خواھد نمود‪.‬‬

‫ماده‪ : ٧‬اوراق سھام‬


‫كليه سھام شركت با نام است‪ .‬اوراق سھام شركت متحدالشكل و چاپي و داراي شماره ترتيب و حاوي نكات مذكور در ماده ‪٢٦‬‬
‫اليحه قانوني اصالح قسمتي از قانون تجارت مصوب اسفند ماه ‪ ١٣٤٧‬بوده و به امضاي دو نفر از مديران شركت كه از طرف‬
‫ھيات مديره تعيين ميشوند خواھد رسيد و به مھر شركت ممھور مي گردد‪.‬‬
‫ماده‪ :٨‬گواھي نامه موقت سھام‬
‫تا زماني كه اوراق سھام صادر نشده است شركت به صاحبان سھام گواھينامه موقت سھم مي دھد كه معرف تعداد و نوع سھام‬
‫و مبلغ پرداخت شده آن است‪.‬‬
‫ماده‪ :٩‬غيرقابل تقسيم بودن سھام‬
‫سھام شركت غيرقابل تقسيم ميباشد مالكين مشاع مكلفند كه در برابر شركت تنھا به يك نفر از خودشان نمايندگي بدھند‪.‬‬
‫ماده‪ :١٠‬انتقال سھام بانام‬
‫صاحبان سھام حق انتقال سھام خود را ندارند مگر با موافقت ھيات مديره‪ ،‬نقل و انتقال سھام با نام بايد در دفتر ثبت سھام‬
‫شركت به ثبت برسد و انتقال دھنده و انتقال گيرنده يا نمايندگان قانوني آنھا بايد دردفترمركزي شركت حاضرشده نقل و انتقال‬
‫را گواھي مي نمايند‪ .‬نقل و انتقال سھام بانام بدون رعايت تشريفات فوق از درجه اعتبار ساقط بوده و شركت كسي را صاحب‬
‫سھم خواھد شناخت كه سھام با نام او در دفتر سھام شركت به ثبت رسيده باشد و علي االصول مواد ‪ ٣٩‬و ‪ ٤٠‬اليحه اصالحي‬
‫قانون تجارت مجري خواھد بود‪.‬‬
‫ماده ‪ :١١‬مسئوليت صاحبان سھام‬
‫مسئوليت صاحبان سھام محدود به مبلغ اسمي سھام آنھا است‪.‬‬

‫بخش سوم‬
‫تغييرات در سرمايه شركت‬

‫ماده ‪ :١٢‬كاھش يا افزايش سرمايه شركت‬


‫ھر گونه كاھش يا افزايش در سرمايه شركت با رعايت مقررات اليحه قانوني اصالح قسمتي از قانون تجارت مصوب اسفند ماه‬
‫‪ ١٣٤٧‬صورت خواھد گرفت‪.‬‬
‫تبصره‪ -‬اساسنامه شركت نمي تواند متضمن اختيار افزايش سرمايه براي ھيات مديره باشد‪.‬‬
‫ماده ‪ :١٣‬حق تقدم در خريد سھام جديد‬
‫در صورت افزايش سرمايه‪ ،‬صاحبان سھام شركت در خريد سھام جديد به نسبت سھامي كه مالكند حق تقدم خواھند داشت‪.‬‬
‫ترتيب استفاده از اين حق تقدم طبق مقررات اليحه قانوني اصالح قسمتي از قانون تجارت مصوب اسفند ماه ‪ ١٣٤٧‬خواھد‬
‫بود‪.‬‬
‫بخش چھارم‬
‫مجامع عمومي‬
‫ماده‪ -١٤‬مقررات مشترك بين مجامع عمومي‬
‫مجامع عمومي عادي ساالنه و مجامع عمومي فوق العاده را ھيئت مديره دعوت ميكند ھيئت مديره و ھمچنين بازرس شركت‬
‫مي توانند در مواقع مقتضي مجمع عمومي عادي را بطور فوق العاده دعوت نمايند‪ .‬در اين صورت دستورجلسه مجمع بايد در‬
‫آگھي دعوت قيد شود‪.‬‬
‫عالوه بر اين سھامداراني كه اقال يك پنجم سھام شركت را مالك باشند‪ ،‬حق دارند كه دعوت صاحبان سھام را براي تشكيل‬
‫مجمع عمومي از ھيئت مديره خواستار شوند و ھيئت مديره بايد حداكثر تا ‪ ٢٠‬روز مجمع مورد درخواست را با رعايت‬
‫تشريفات مقرره دعوت كند‪ .‬در غيراينصورت درخواست كنندگان مي توانند دعوت مجمع را از بازرس يا بازرسان شركت‬
‫خواستار شوند و بازرس يا بازرسان مكلف خواھند بود‪ ،‬كه بارعايت تشريفات مقرره مجمع مورد تقاضا را حداكثر تا ‪ ١٠‬روز‬
‫دعوت نمايند وگرنه آن گروه از صاحبان سھام حق خواھند داشت مستقيما ً به دعوت مجمع اقدام كنند بشرط آنكه كليه تشريفات‬
‫راجع به دعوت مجمع را رعايت نموده و در آگھي دعوت به عدم اجابت درخواست خود توسط ھيئت مديره و بازرسان تصريح‬
‫نمايند‪.‬‬
‫ماده ‪ :١٥‬شرايط الزم براي داشتن حق حضور و راي در مجامع عمومي‬
‫صاحبان سھام يا نمايندگان آنان قطع نظر از عده سھام خود مي توانند در مجامع عمومي حضور به ھم رسانند و براي ھر يک‬
‫سھم يك راي خواھند داشت مشروط بر اين كه بھاي مطالبه شده سھام خود را كامال پرداخت نموده باشند‪.‬‬
‫ماده ‪ :١٦‬محل انعقاد مجامع عمومي‬
‫مجامع عمومي اعم از عادي و فوق العاده در مركز اصلي شركت يا در محلي كه در آگھي دعوت صاحبان سھام تعيين مي شود‬
‫منعقد خواھد شد‪.‬‬
‫ماده ‪ :١٧‬دعوت مجامع عمومي‬
‫دعوت صاحبان سھام براي تشكيل مجامع عمومي از طريق نشر آگھي در روزنامه كثيراالنتشار كه آگھي ھاي مربوط به شركت‬
‫در آن نشر ميگردد به عمل خواھد آمد و دستور جلسه و تاريخ و محل تشكيل مجمع با قيد ساعت و نشاني كامل در آگھي ذكر‬
‫خواھد شد‪.‬‬
‫تبصره‪ -‬در مواقعي كه كليه صاحبان سھام در مجمع عمومي حاضر باشند انتشار آگھي و رعايت تشريفات دعوت الزامي نيست‪.‬‬
‫ماده ‪ :١٨‬دستور جلسه‬
‫ھر گاه مجمع عمومي به وسيله ھيئت مديره دعوت شده باشد دستور جلسه را ھيئت مديره و ھرگاه به وسيله بازرس دعوت‬
‫شده باشد بازرس معين مي نمايد و ھرگاه مجمع عمومي توسط صاحبان سھام دعوت شود دستور جلسه توسط آنان تعيين‬
‫خواھد شد‪.‬‬
‫تبصره‪ -‬دستور جلسه بايد در آگھي دعوت به طور خالصه ذكر گردد مطالبي كه در دستور جلسه پيش بيني نشده باشد به ھيچ‬
‫وجه در مجامع عمومي مطرح نخواھد شد‪.‬‬
‫ماده ‪ :١٩‬فاصله بين دعوت و انعقاد مجامع عمومي‬
‫فاصله بين نشر دعوتنامه مجمع عمومي و تاريخ تشكيل آن حداقل ‪ ١٠‬روز و حداكثر ‪ ٤٠‬روز خواھد بود‪.‬‬
‫ماده ‪ :٢٠‬وكالت و نمايندگي‬
‫در كليه مجامع عمومي حضور وكيل يا قائم مقام قانوني صاحبان سھام و ھمچنين حضور نماينده يا نمايندگان اشخاص حقوقي‬
‫به شرط تسليم مدرك وكالت يا نمايندگي به منزله حضور خود صاحب سھم است‪.‬‬
‫ماده ‪ :٢١‬ھيئت رئيسه مجمع‬
‫مجامع عمومي توسط ھيئت رئيسه اي مركب از يك رئيس و يك منشي و دو ناظر اداره ميشود در صورتي كه تركيب ديگري در‬
‫اساسنامه پيش بيني نشده باشد رياست مجمع با رئيس ھيئت مديره خواھد بود مگر در مواقعي كه انتخاب يا عزل بعضي از‬
‫مديران يا كليه آنھا جزو دستورجلسه مجمع باشد كه در اينصورت رئيس مجمع از بين سھامداران حاضر در جلسه با اكثريت‬
‫نسبي انتخاب خواھد شد‪ .‬ناظران از بين صاحبان سھام انتخاب خواھند شد ولي منشي جلسه ممكن است صاحب سھم نباشد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٢٢‬صورت جلسه ھا‬
‫از مذاكرات و تصميمات مجامع عمومي اعم از عادي و فوق العاده صورت جلسه اي توسط منشي ترتيب داده مي شود كه به‬
‫امضاي ھيئت رئيسه مجمع رسيده و يك نسخه از آن در مركز شركت نگھداري خواھد شد‪.‬‬
‫چنانچه تصميمات مجامع عمومي شامل يكي از موارد مشروحه ذيل باشد يك نسخه از صورت جلسه مربوطه جھت ثبت و درج‬
‫در روزنامه رسمي به اداره ثبت شركتھا تقديم ميگردد‪.‬‬
‫‪ 1.‬انتخاب مديران و بازرسان‬
‫‪ 2.‬تصويب ترازنامه‬
‫‪ 3.‬كاھش يا افزايش سرمايه شركت و يا ھر گونه تغيير در موارد اساسنامه‬
‫‪ 4.‬انحالل شركت و نحوه تصفيه آن و ادغام و تركيب شركت‬
‫ماده ‪ :٢٣‬اثر تصميمات‬
‫سھامداران حاضر در مجامع عمومي اعم از عادي و فوق العاده كه طبق مقررات قانون و اساسنامه حاضر تشكيل ميگردد‬
‫نماينده عمومي سھامداران است و تصميمات آنھا براي ھمگي صاحبان سھام ولو غايبين و مخالفين الزام آور باشد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٢٤‬مجمع عمومي عادي‬
‫مجمع عمومي عادي شركت الاقل سالي يك دفعه حداكثر ظرف مدت ‪ ٤‬ماه از تاريخ انقضاي سال مالي شركت منعقد ميگردد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٢٥‬حد نصاب مجمع عمومي عادي‬
‫در مجمع عمومي عادي‪ ،‬حضور دارندگان اقالً بيش از نصف سھامي كه حق راي دارند ضروري است‪ .‬اگر دراولين دعوت‬
‫حدنصاب مذكور حاصل نشد مجمع براي بار دوم دعوت خواھد شد و با حضور ھر عده از صاحبان سھامي كه حق راي دارند‬
‫رسميت يافته و اخذ تصميم خواھد نمود به شرط آنكه در دعوت دوم نتيجه دعوت اول قيد شده باشد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٢٦‬تصميمات در مجمع عمومي عادي‬
‫در مجمع عمومي عادي تصميمات ھمواره با اكثريت نصف بعالوه يك آراء حاضر در جلسه رسميت خواھد يافت مگر در مورد‬
‫انتخاب مديران و بازرسان كه مطابق ذيل ماده ‪ ٨٨‬اليحه قانوني اصالح قسمتي از قانون تجارت عمل خواھد شد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٢٧‬اختيارات مجمع عمومي عادي‬
‫مجمع عمومي عادي مي تواند به استثناء مواردي كه درباره آنھا در قوانين تعيين تكليف شده يا اتخاذ تصميم درباره آنھا در‬
‫صالحيت مجمع عمومي فوق العاده و موسس مي باشد تصميم گيري نمايد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٢٨‬حد نصاب مجمع عمومي فوق العاده‬
‫در مجمع عمومي فوق العاده بيش از نصف سھامي كه حق راي دارند بايد حاضر باشند اگر در اولين دعوت حد نصاب مذكور‬
‫حاصل نشد براي بار دوم دعوت و با حضور دارندگان بيش از يك سوم سھامي كه حق راي دارند رسميت يافته و اتخاذ تصميم‬
‫خواھد نمود به شرط آنكه در دعوت دوم نتيجه دعوت اول قيد شده باشد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٢٩‬اكثريت در مجمع عمومي فوق العاده‬
‫تصميمات مجمع عمومي فوق العاده ھمواره با اكثريت دو سوم آراء حاضر در جلسه رسمي معتبر خواھد بود‪.‬‬
‫ماده ‪ :٣٠‬اختيارات مجمع عمومي فوق العاده‬
‫ھر گونه تغيير در موارد اساسنامه يا در سرمايه شركت يا انحالل شركت قبل از موعديا ادغام و تركيب شركت منحصرا در‬
‫صالحيت مجمع عمومي فوق العاده ميباشد‪.‬‬

‫بخش پنجم‬
‫ھيئت مديره‬
‫ماده ‪ :٣١‬عده اعضاي ھيئت مديره‬
‫شركت به وسيله ھيئت مديره اي مركب از ‪ ............‬نفر عضو كه به وسيله مجمع عمومي عادي از بين صاحبان سھام‬
‫انتخاب مي شوند اداره خواھد شد مديران كالً يا بعضا ً قابل عزل مي باشند‪.‬‬
‫تبصره‪ -‬انتخاب مجدد مديران توسط مجمع عمومي عادي بالمانع است‪.‬‬
‫ماده ‪ :٣٢‬مدت ماموريت مديران‬
‫مدت ماموريت مديران در اساسنامه معين مي شود‪ .‬الكن اين مدت از دو سال تجاوز نخواھد كرد‪ .‬انتخاب مجدد مديران بالمانع‬
‫است‪.‬‬
‫ماده ‪ :٣٣‬سھام وثيقه مديران‬
‫ھر يك از مديران بايد در مدت مديريت خود مالك حداقل يک سھم از سھام شركت بوده و ورقه سھم مزبور را به عنوان وثيقه‬
‫و تضمين خساراتي كه ممكن است از تقصيرات مديران منفردا يا مشتركا بر شركت وارد شود‪ ،‬به صندوق شركت بسپارد وثيقه‬
‫بودن ورقه سھم مانع استفاده مدير از حقوق ناشيه از آن از قبيل حق راي و دريافت سود نميباشد ولي مادامي كه مدير‬
‫مفاصاحساب دوره تصدي خود را از شركت دريافت نكرده سھم مذكور به عنوان وثيقه در صندوق شركت باقي خواھد ماند‪.‬‬
‫ماده ‪ :٣٤‬رئيس و نايب رئيس ھيات مديره‬
‫ھيات مديره در اولين جلسه خود از بين اعضاي ھيات يك رئيس و يك نايب رئيس كه بايد شخص حقيقي باشند براي ھيات‬
‫مديره تعيين مي نمايد‪.‬‬
‫مدت رياست و نيابت نايب رئيس بيش از مدت عضويت آنھا در ھيات مديره نخواھد بود‪ .‬ھيات مديره در ھر موقع مي تواند‬
‫رئيس و نايب رئيس ھيئت مديره را از سمت ھاي مذكور عزل كند ‪ .‬ھر ترتيبي خالف اين ماده مقرر شود كان لم يكن خواھد‬
‫بود‪.‬‬
‫ماده ‪ :٣٥‬مواقع تشكيل جلسات ھيات مديره‬
‫ھيات مديره در مواقعي كه خود به طور ھفتگي يا ماھيانه معين ميكند و يا به دعوت كتبي رئيس و يا نايب رئيس و يا ديگر‬
‫اعضاء ھيات مديره يا به دعوت مديرعامل در ھر موقع كه ضرورت ايجاب نمايد تشكيل جلسه خواھد داد‪ .‬چنانچه تاريخ تشكيل‬
‫جلسه بعدي در صورت جلسه تعيين و ذكر گردد در اين صورت ارسال دعوت نامه براي اعضايي كه در جلسه مذكور حضور‬
‫داشته اند ضروري نخواھد بود‪.‬‬
‫ماده ‪ :٣٦‬محل تشكيل جلسات ھيات مديره‬
‫جلسات ھيات مديره در مركز اصلي شركت يا در ھر محل ديگري كه در دعوت نامه تعيين شده باشد تشكيل خواھد شد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٣٧‬حد نصاب و اكثريت الزم براي رسميت جلسه‬
‫براي تشكيل جلسات ھيات مديره حضور بيش از نصف اعضاي ھيات مديره الزم است‪ .‬تصميمات بايد با اكثريت آراء حاضرين‬
‫اتخاذ گردد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٣٨‬اعتبار تصميمات اتخاذ شده‬
‫تصميماتي كه به امضاء اكثريت مديران حاضر بشرح ماده ‪ ٣٧‬فوق رسيده باشد داراي اعتبار بوده و به منزله تصميماتي است‬
‫كه از طريق كليه اعضاء ھيات مديره اتخاذ شده است‪.‬‬
‫ماده ‪ :٣٩‬صورت جلسات ھيات مديره‬
‫براي ھر يك از جلسات ھيات مديره صورت جلسه اي تنظيم و الاقل به امضاي اكثريت مديران حاضر در جلسه مي رسد در‬
‫صورت جلسات ھيات مديره نام مديراني كه حضور دارند يا غايب مي باشند و خالصه اي از مذاكرات و ھمچنين تصميمات‬
‫متخذه در جلسه با قيد تاريخ ذكر و نظر ھر يك از مديران كه با تمام يا بعضي از تصميمات مندرج در صورت جلسه مخالف‬
‫باشد در صورت جلسه درج ميگردد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٤٠‬اختيارات ھيات مديره‬
‫ھيات مديره براي ھر گونه اقدامي به نام شركت و انجام ھر گونه عمليات و معامالتي كه مربوط به موضوع شركت بوده و‬
‫اتخاذ تصميم درباره آنھا صريحا در صالحيت مجامع عمومي قرار نگرفته باشد داراي وسيع ترين اختيارات است ھيات مديره‬
‫مخصوصا اختيارات زير را دارا مي باشد‪:‬‬
‫‪ .١‬نمايندگي شركت در برابر اشخاص و كليه ادارات دولتي و موسسات خصوصي‪.‬‬
‫‪ .٢‬تصويب آيين نامه ھاي داخلي شركت به پيشنھاد مديرعامل‪.‬‬
‫‪ .٣‬ايجاد و حذف نمايندگي ھا يا شعبه ھا در ھر نقطه اي از ايران يا خارج از ايران‪.‬‬
‫‪ .٤‬نصب و عزل كليه ماموران و كاركنان شركت و تعيين شغل و حقوق و دستمزد و انعام ترفيع و تنبيه ساير شرايط استخدام و‬
‫معافيت و خروج آنھا از خدمت و مرخصي و بازنشستگي و مستمري وراث آنھا‪.‬‬
‫‪ .٥‬تصويب بودجه براي اداره كردن شركت‪.‬‬
‫‪ .٦‬افتتاح انواع حساب اعم از جاری‪ ،‬قرض الحسنه‪ ،‬کوتاه مدت‪ ،‬بلند مدت و ساير انواع حسابھا برای شرکت و استفاده از‬
‫آن به نام شرکت نزد بانکھا و موسسات‪.‬‬
‫‪ .٧‬دريافت مطالبات شركت و پرداخت ديون آن از اصل و بھره و متفرعات‪.‬‬
‫‪ .٨‬تعھد‪ ،‬ظھرنويسي‪ ،‬قبولي‪ ،‬پرداخت و واخواست اوراق تجارتي‪.‬‬
‫‪ .٩‬عقد ھر نوع قرارداد و تغيير و تبديل يا فسخ و اقامه آن در مورد خريد و فروش و معاوضه اموال منقول و غيرمنقول و‬
‫ماشين آالت و مناقصه و مزايده و غيره كه جزء موضوع شركت باشد بالجمله انجام كليه عمليات و معامالت‪.‬‬
‫‪ .١٠‬مبادرت به تقاضا و اقدام براي ثبت ھر گونه عالمت تجاري و اختراع‪.‬‬
‫‪ .١١‬به امانت گذاردن ھر نوع اسناد و مدارك و وجوه در صندوق ھاي دولتي و خصوصي و استرداد آنھا‪.‬‬
‫‪ .١٢‬تحصيل اعتبار از بانكھا و شركتھا و موسسات وھر نوع استقراض و اخذ وجه به ھر مبلغ و به ھر مدت و به ھر ميزان‬
‫بھره و كارمزد و با ھر گونه شرايطي كه مقتضي باشد‪.‬‬
‫‪ .١٣‬اقامه ھر گونه دعوي و دفاع از ھر گونه دعوي يا تسليم به دعوي يا انصراف از آن اعم از حقوقي و كيفري با داشتن‬
‫تمام اختيارات مراجعه به امر دادرسي از حق پژوھش فرجام مصالحه‪ ،‬تعيين وكيل سازش ادعاي جعل نسبت به سند طرف و‬
‫استرداد سند تعيين داور با يا بدون اختيار صلح و بطور كلي استفاده از كليه حقوق و اجراي كليه تكاليف ناشيه از قانون‬
‫داوري تعيين وكيل براي دادرسي و غيره با يا بدون حق و توكيل و وكيل در توكيل و لو كرارا تعيين مصدق و كارشناس اقرار‬
‫خواه در ماھيت دعوي واخواه به امري كه كامال قاطع دعوي باشد دعوي خسارت استرداد دعوي جلب شخص ثالث و دفاع از‬
‫دعواي ثالث اقدام به دعوي متقابل و دفاع از آن تامين مدعي به تقاضاي توقيف اشخاص و اموال از دادگاھھاي اعطاي مھلت‬
‫براي پرداخت مطالبات شركت درخواست صدور برگ اجرائي و تعقيب اجرائي و اخذ محكوم چه در دادگاه و چه در ادارات و‬
‫دفاتر ثبت اسناد‪.‬‬
‫‪ .١٤‬تعيين ميزان استھالك ھا‪.‬‬
‫‪ .١٥‬تنظيم خالصه صورت دارايي و قروض شركت ھر شش ماه يكبار و دادن آن به بازرس شركت‪.‬‬
‫‪ .١٦‬تنظيم صورت دارايي و ديون شركت پس از انقضاي سال مالي و ھمچنين ترازنامه و حساب عملكرد و حساب سود و زيان‬
‫شركت طبق ماده ‪ ٢٣٢‬اليحه قانوني اصالح قسمتي از قانون تجارت‪.‬‬
‫‪ .١٧‬دعوت مجامع عمومي عادي و فوق العاده و تعيين دستور جلسه آنھا‪.‬‬
‫‪ .١٨‬پيشنھاد ھر نوع اندوخته عالوه بر پنج درصد اندوخته موضوع مواد ‪ ١٤٠‬و ‪ ٢٣٨‬اليحه قانوني اصالح قسمتي از قانون‬
‫تجارت‪.‬‬
‫‪ .١٩‬پيشنھاد اصالح اساسنامه در مواقعي كه مفيد تشخيص داده شود‪.‬‬
‫‪ .٢٠‬اختيارات ھيات مديره منحصر به موارد فوق نيست‪ .‬شرح موارد فوق الذكر تمثيلي بوده و در حدود مقررات صدر ماده‬
‫حاضر به ھيچ وجه به اختيارات تام ھيات مديره خللي وارد نمي سازد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٤١‬پاداش اعضاء ھيات مديره‬
‫مجمع عمومي عادي ھر سال نسبت معيني از سود خالص شركت را به صورت پاداش براي اعضاء مديره تصويب خواھد نمود‪.‬‬
‫ماده ‪ :٤٢‬مسئوليت اعضاء ھيات مديره‬
‫مسئوليت ھر يك از اعضاي ھيات مديره شركت طبق مقررات اليحه اصالحي قانون تجارت و قوانين جاريه كشور است‪.‬‬
‫ماده ‪ :٤٣‬معامالت مديران با شركت‬
‫اعضاي ھيات مديره و مديرعامل شركت و ھمچنين موسسات و شركتھايي كه اعضاي ھيات مديره و يا مديرعامل شركت شريك‬
‫يا عضو ھيات مديره يا مديرعامل آنھا باشند نمي توانند بدون اجازه ھيات مديره در معامالتي كه با شركت يا بحساب شركت مي‬
‫شود بطور مستقيم يا غيرمستقيم طرف معامله واقع و يا سھيم شوند و در صورت اجازه نيز مفاد ماده ‪ ١٢٩‬اليجه قانوني‬
‫اصالح قسمتي از قانون تجارت الزم الرعايه ميباشد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٤٤‬مديرعامل‬
‫ھيات مديره بايد اقال يكنفر شخص حقيقي را از بين اعضاي خود يا از خارج به مديريت عامل شركت برگزيند و حدود و‬
‫اختيارات آنھا را تعيين كند ھيات مديره مي تواند تمامي يا قسمتي از اختيارات مشروحه درماده ‪ ٤٠‬اين اساسنامه را با حق‬
‫توکيل به مديرعامل تفويض نمايد‪ .‬در صورتي كه مديرعامل عضو ھيات مديره باشد دوره مديريت عامل از مدت عضويت آن‬
‫در ھيات مديره بيشتر نخواھد بود‪.‬‬
‫تبصره ‪ :١‬ھيات مديره در صورت تمايل مي تواند معاوني براي مدير عامل تعيين و حدود اختيارات وي را مشخص نمايد‪.‬‬
‫تبصره ‪ :٢‬نام و مشخصات و حدود اختيارات مدير عامل بايد با ارسال نسخه اي از صورت جلسه ھيات مديره به اداره ثبت‬
‫شركتھا اعالم و پس از ثبت در روزنامه رسمي آگھي شود‪.‬‬
‫تبصره ‪ :٣‬ھيات مديره در ھر موقع مي تواند مديرعامل را عزل نمايد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٤٥‬صاحبان امضاي مجاز‬
‫نحوه امضاي اسناد و اوراق تعھدآور شركت و چكھا و بروات و سفته ھا و ساير اوراق تجارتي و غيره و نيز اشخاصي را كه‬
‫حق امضاء دارند ھيات مديره تعيين خواھد نمود‪.‬‬
‫بخش ششم‬
‫بازرس‬
‫ماده ‪ :٤٦‬ترتيب انتخاب و وظايف بازرس‬
‫مجمع عمومي يك بازرس اصلي و يك بازرس علي البدل براي مدت يك سال مالي شركت معين مي كند بازرس اصلي يا علي‬
‫البدل بايد درباره صحت صورت دارايي و صورت حساب دوره عملكرد و حساب سود و زيان و ترازنامه اي كه مديران براي‬
‫تسليم به مجمع عمومي تھيه مي كنند و ھمچنين درباره صحت مطالب و اطالعاتي كه مديران در اختيار مجامع عمومي گذاشته‬
‫اند اظھار نظر كنند و گزارش جامعي راجع به وضع شركت به مجمع عمومي عادي تسليم نمايد‪.‬‬
‫گزارش بازرس بايد الاقل ده روز قبل از تشكيل مجمع عمومي عادي جھت مراجعه صاحبان سھام در مركز شركت آماده باشد‬
‫تصميماتي كه بدون دريافت گزارش بازرس راجع به تصويب صورت دارايي و ترازنامه و حساب سود و زيان شركت از طرف‬
‫مجمع عمومي اتخاذ شود از درجه اعتبار ساقط خواھد بود‪.‬‬
‫تبصره‪ -‬در صورت فوت يا استعفا يا سلب شرايط قانوني بازرس اصلي و يا خودداري از انجام وظايف قانوني وظيفه او را‬
‫بازرس علي البدل انجام خواھد داد ‪.‬‬
‫ماده ‪ :٤٧‬اختيارات بازرس‬
‫بازرس اصلي يا برحسب مورد بازرس علي البدل مي تواند در ھر موقع ھر گونه رسيدگي و بازرسي الزم را انجام داده و اسناد‬
‫و مدارك و اطالعات مربوط به شركت را مطالبه كرده و مورد رسيدگي قرار دھد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٤٨‬مسئوليت بازرس‬
‫مسئوليت بازرس اصلي يا علي البدل در مقابل شركت و اشخاص ثالث طبق مقررات ماده ‪ ١٥٤‬اليحه قانوني اصالح قسمتي از‬
‫قانون تجارت مي باشد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٤٩‬حق الزحمه بازرس‬
‫حق الزحمه بازرس اصلي يا علي البدل را مجمع عمومي عادي تعيين مي كند و تا اتخاذ تصميم مجدد به ھمان ميزان باقي‬
‫خواھد ماند‪.‬‬
‫ماده ‪ :٥٠‬معامالت بازرس با شركت‬
‫بازرس اصلي يا علي البدل نمي توانند در معامالتي كه با شركت يا به حساب شركت انجام ميگيرد بطور مستقيم يا غيرمستقيم‬
‫ذي نفع شوند‪.‬‬
‫بخش ھفتم‬
‫سال مالي و حسابھاي شركت‬
‫ماده ‪ :٥١‬سال مالي‬
‫سال مالي شركت از روز اول فروردين ھرسال آغاز و تا روز آخر اسفند ھمان سال به پايان مي رسد اولين سال مالي شركت از‬
‫تاريخ تاسيس تا آخر اسفند ماه ھمان سال مي باشد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٥٢‬صورت حساب شش ماھه‬
‫ھيات مديره بايد طبق ماده ‪ ١٣٧‬اليحه قانوني اصالح قسمتي از قانون تجارت الاقل ھر شش ماه يكبار خالصه صورت دارايي و‬
‫قروض شركت را تنظيم كرده به بازرس بدھد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٥٣‬حسابھاي ساالنه‬
‫ھيات مديره شركت بايد پس از انقضاي ھر سال مالي طبق ماده ‪ ٢٣٢‬اليحه قانوني اصالح قسمتي از قانون تجارت صورت‬
‫دارايي و ديون شركت را در پايان سال و ھمچنين ترازنامه و حساب عملكرد و حساب سود و زيان شركت را به ضميمه‬
‫گزارش درباره فعاليت ووضع عمومي شركت طي سال مالي مزبور تنظيم كند اسناد مذكور در اين ماده بايد اقالً بيست روز قبل‬
‫از تاريخ تشكيل مجمع عمومي عادي ساالنه در اختيار بازرس گذاشته شود تا پس از رسيدگي با گزارش بازرس به مجمع‬
‫عمومي صاحبان سھام تقديم گردد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٥٤‬حق مراجعه صاحبان سھام‬
‫از پانزده روز قبل از انعقاد مجمع عمومي ساالنه ھر صاحب سھامي مي تواند در مركز اصلي شركت به صورت حسابھا و‬
‫صورت اسامي صاحبان سھام مراجعه كرده و از ترازنامه و حساب سود و زيان شركت رونوشت بگيرد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٥٥‬اقالم ترازنامه استھالكات‬
‫ارزيابي دارايي ھاي شركت طبق موازين و اصول صحيح حسابداري به عمل خواھد آمد‪ .‬در ترازنامه بايد استھالك اموال و‬
‫اندوخته ھاي الزم در نظر گرفته شود ولو آنكه پس از وضع استھالك و اندوخته ھا سود قابل تقسيم باقي نماند يا كافي نباشد‬
‫پايين آمدن ارزش دارايي ثابت خواه در نتيجه استعمال خواه بر اثر تغييرات فني و خواه به علل ديگر بايد در استھالكات منظور‬
‫گردد‪ .‬براي جبران كاھش احتمالي ارزش ساير اقالم دارايي و زيانھا و ھزينه ھاي احتمالي بايد ذخيره الزم منظور گردد‪.‬‬
‫تبصره‪ -‬تعھداتي كه شركت آن را تضمين كرده است بايد با قيد مبلغ در ذيل ترازنامه آورده شود‪.‬‬
‫ماده ‪ :٥٦‬تقديم ترازنامه‬
‫ترازنامه ھر سال مالي بايد حداكثر ظرف مدت ‪ ٤‬ماه پس از انقضاي سال مالي شركت براي تصويب به مجمع عمومي صاحبان‬
‫سھام تقديم گردد‪.‬‬
‫ماده ‪ :٥٧‬مفاصا‬
‫تصويب ترازنامه از طرف مجمع عمومي براي ھيات مديره به منزله مفاصاي آن سال مالي خواھد بود‪.‬‬
‫ماده ‪ :٥٨‬سود خالص‬
‫سود خالص شركت در ھر سال مالي عبارت است از درآمد حاصله در ھمان سال مالي‪ ،‬منھاي كليه ھزينه ھا و استھالكات و‬
‫اندوخته ھا‪.‬‬
‫ماده ‪ :٥٩‬اندوخته قانوني و اختياري‬
‫از سود خالص شركت پس از وضع زيانھاي وارده در سالھاي قبل بايد معادل يك بيستم ان بر طبق ماده ‪ ١٤٠‬اليحه قانوني‬
‫اصالح قسمتي از قانون تجارت به عنوان اندوخته قانوني موضوع شود‪ .‬ھر تصميمي خالف اين امر باطل است‪.‬‬

‫ماده ‪ :٦٠‬سود قابل تقسيم‬


‫عبارت است از سود خالص سال مالي شركت منھاي زيانھاي سالھاي مالي قبل و اندوخته قانوني مذكور در ماده فوق و ساير‬
‫اندوخته ھاي اختياري به عالوه سود قابل تقسيم سالھاي قبل كه تقسيم نشده است‪ .‬تقسيم سود و اندوخته بين صاحبان سھام‬
‫فقط پس از تصويب مجمع عمومي عادي جايز خواھد بود و در صورت وجود منافع تقسيم ده درصد از سود ويژه ساالنه بين‬
‫صاحبان سھام الزامي است‪.‬‬
‫بخش ھشتم‬
‫انحالل و تصفيه‬
‫ماده ‪ :٦١‬انحالل‬
‫شركت در موارد زير منحل مي شود‪:‬‬
‫‪ 1.‬در مواردي كه براثر زيانھاي وارده حداقل نصف سرمايه شركت از ميان برود ھيات مديره مكلف است طبق ماده ‪١٤١‬‬
‫اليحه قانوني اصالح قسمتي از قانون تجارت بالفاصله مجمع عمومي فوق العاده صاحبان سھام را دعوت نمايد تا موضوع‬
‫انحالل يا بقاي شركت مورد شور و راي واقع شود ھر گاه مجمع مزبور راي به انحالل شركت ندھد بايد در ھمان جلسه و با‬
‫رعايت مقررات قانوني سرمايه شركت را به مبلغ سرمايه موجود كاھش دھد‪.‬‬
‫‪ 2.‬در صورتي كه ھيات مديره شركت به دعوت مجمع عمومي فوق العاده مبادرت ننمايد و يا مجمعي كه دعوت مي شود‬
‫نتواند مطابق مقررات قانوني منعقد گردد ھر ذي نفع مي تواند انحالل شركت را از دادگاه صالحيتدار درخواست كند‪.‬‬
‫‪ 3.‬موارد مذكور در ماده ‪ ١٩٩‬اليحه قانوني اصالح قسمتي از قانون تجارت‬
‫تبصره‪ -‬در صورتي كه مجمع عمومي فوق العاده شركت را منحل نمايد ضمن تعيين مدير تصفيه و آدرس محل تصفيه صورت‬
‫جلسه انحالل را ظرف مدت ‪ ٥‬روز از تاريخ تشكيل مجمع عمومي به اداره ثبت شركتھا ارسال تا پس از ثبت در روزنامه‬
‫رسمي آگھي شود‪.‬‬
‫ماده ‪ :٦٢‬تصفيه‬
‫ھرگاه شركت طبق مندرجات ماده فوق منحل گردد تصفيه امور آن با متابعت از مقررات مواد مربوطه اليحه قانوني اصالح‬
‫قسمتي از قانون تجارت به عمل خواھد آمد‪.‬‬
‫بخش نھم‬
‫متفرقه‬
‫ماده ‪ :٦٣‬موارد پيش بيني نشده‬
‫در مورد مسائلي كه در اين اساسنامه پيش بيني نشده است طبق قانون تجارت و ساير قوانين مملكتي عمل خواھد شد‪.‬‬
‫ماده ‪: ٦٤‬‬
‫اين اساسنامه در ‪ ٦٤‬ماده و ‪ ١١‬تبصره در جلسه مورخ ‪ ..................................‬به تصويب مجمع عمومي موسس رسيد‬
‫و ذيل تمام صفحات آن امضاء شد‪.‬‬

You might also like